یهودستیزی در اسلام
بخشی از مجموعه مباحث دربارهٔ |
یهودستیزی |
---|
![]() بخشی از تاریخ یهود |
یهودستیزی در دنیای مجازی |
![]() |
دشمنی با یهودیان به دلیل اقدامات پی در پی آنان برای نابودی و تحریف اسلام در میان مسلمانان از دیرباز آغاز شده است. آنچه در تاریخ دوره اسلام به چشم می خورد میشود چنین برداشت کرد که یهودیان در آن زمان حتی تا ترور پیامبر اسلام هم پیش رفتند .۱
مقوله دستبرد یهودیان در تاریخ فقط به دوره اسلام محدود نمیشود و سابقه ای دیرینه در تاریخ دارد . از بزرگ ترین و مشهور ترین این اقدامات میشود به ماجرای پولس¹ و مسیحیت اشاره کرد . پولس یک سردار مسیحی در دوران حضرت مسیح بوده است که ماموریت یافت با یک سری اقدامات مسیحیت را تضعیف کند . او در ابتدا خود را یک فرد توبه کننده به مسیحیت معرفی کرد ولی بعد از راه یافتن به جمع مبلغان مسیحی (که از ترس حاکمان یهودی مخفی شده بودند) به فرقه سازی و تحریف این دین روی آورد .
در مجموع میشود عامل آزار یهودیان را خود آنها معرفی کرد که اکنون در تمام ادیان اللهی نفرت و کینه از یهودیان به چشم میخورد .
البته این آزار ها در جوامع اسلامی از بین رفته و یا کمرنگ شده ولی در اوج آن هم چیزی به اسم یهود کشی در تاریخ اسلام به چشم نمیخورد .
یهودیان بارها در طول تاریخ سعی کرده اند آموزه های خود ، یعنی همان پادشاهی بر جهان را عملی سازند و این هم با مصداق های فراوان آن به کشته شدن آنها بدل شده۱ و از همین رو فرق ها و نماد هایی برای یهود کشی رسم و تشکیل شده اند .
گستره دیدگاهها[ویرایش]
- کلود کائن[۱] و شلومو دوف گویتاین[۲] استدلال بر عدم وجود یهودستیزی تاریخی در کشورهای مسلمان کردهاند، و مینویسند که تبعیضی که علیه نامسلمانان (کافران) وجود داشت ذاتی فراگیر داشته و تنها منعطف به یهودیان نبودهاست.[۳] به نوشته آنها، یهودستیزی در سدههای میانی اسلامی تنها در برخی مناطق وجود داشته و فاقد گسترگی و عمومیت بودهاست.
- برنارد لوئیس مینویسد که اگرچه مسمانان در طی تاریخ خود کلیشههایی منفی علیه یهودیان در ذهن داشتهاند، اما این کلیشهها با همانندهایشان در یهودستیزی اروپایی متفاوت بودهاند.[۴] بر خلاف مسیحیت، مسلمانان یه یهودیان به چشم تمسخر نگاه میکردند تا مایه ترس.[۵] به باور وی، مسلمانان به یهودیان به عنوان «شر جهانگستر» نمینگریستند. لوئیس میگوید که تنها در پایان سده ۱۹ میلادی بود که جنبشهایی شبیه به جنبشهای یهودستیزانه در شکل اروپاییشان در میان مسمانان شکل گرفتند.[۶]
- فردریک ام شوایتزر و ماروین پری میگویند که در قرآن و حدیث به یهودیان اغلب اشاره منفی شدهاست و رژیمهای اسلامی با یهودیان به طرز تحقیرآمیزی رفتار میکردند. هم یهودیان و هم مسیحیان از جمله ذمیها بهشمار میرفتند. به گفته آنها، در بسیاری از تاریخ، مسیحیان با یهودیان بدتر رفتار میکردند و یهودیان در سرزمینهای مسیحی نسبت به یهودیانی که تحت حاکمیت مسلمانان زندگی میکردند، تحت جدل، آزار و اذیت، و نیز کشتارهای بدتری قرار میگرفتند.[۷]
- به گفته والتر لاکر، تفسیرهای گوناگون از قرآن برای درک نگرش مسلمانان نسبت به یهودیان مهم هستند. بسیاری از آیات قرآنی دعوت به تسامح در برابر یهودیان میکنند؛ دیگر آیات اما لحنی دشمنانه دارند (که مشابه اظهارات دشمنانه علیه کسانی است که اسلام را نپذیرفتهاند). محمد با یهودیان مقیم عربستان تعامل داشت: او به امید عوض کردن دین به آنها موعظه میکرد؛ با بسیاری از یهودیان جنگید و آنها را کشت؛ و گاه با دیگر یهودیان دوستی برقرار کرد.[۸]
- از دیدگاه مارتین کرامر، این باور که یهودستیزی معاصر در میان مسلمانان اصالتاً اسلامی است «تا اندکی صحت دارد، اما بسیاری حقایق دیگر را از قلم میاندازد» (نگاه کنید به یهودستیزی در جهان عرب). کرامر بر این باور است که یهودستیزی معاصر تنها تا حدی ناشی از سیاستهای اسرائیل است؛ موضوعی که مسلمانان در مورد آن ممکن است احساس بی عدالتی و شکست عمیقی داشته باشند. کرامر علل اولیه یهودستیزی مسلمانان را به ایدئولوژیهای مدرن اروپایی نسبت میدهد که جهان اسلام را با خود آلوده کردهاند.[۹]
- امل سعد غریب، نویسنده و تحلیلگر سیاسی لبنانی، فصلی کامل از کتاب خود «حزبالله: سیاست و دین» را به تجزیه و تحلیل باورهای ضدیهودی حزبالله لبنان اختصاص داد.[۱۰] سعد غریب بر این باور است که اگرچه صهیونیسم بر یهودستیزی حزبالله تأثیر گذاشتهاست، اما «پایه اصلی آن نیست» چرا که بیزاری حزبالله از یهودیان بیشتر جنبه مذهبی دارد تا انگیزه سیاسی.[۱۰]
قرآن و یهودیان ساکن در عربستان[ویرایش]
قرآن به «بنو اسرائیل» (به معنی فرزندان اسرائیل) اشارههای مشخصی میکند،[۱۱][۱۲] و این واژه ۴۴ بار در قرآن آمدهاست،[۱۱][۱۲] هرچند مشخص نیست که منحصراً به قبایل یهودی عربستان اشاره دارد یا یهودیان و مسیحیان عرب به عنوان یک گروه مذهبی واحد.[۱۲] واژه عربی «یَهود» (Yahūd)، که به یهودیان اشاره دارد، و «یَهودی» (Yahūdi) 11 بار و شکل لفظی «هده» hāda (به معنی «یهود/یهودی») ۱۰ بار آمدهاست.[۱۳] بنا بر خالد دوران، بخشهای منفی در قرآن از واژه «یهود» بهره گرفتهاند، در حالی که بخشهای مثبت اغلب از بنی اسرائیل صحبت میکنند.[۱۴]
در قرآن، یهودیان یک گروه قومی نیستند بلکه یک گروه مذهبی بهشمار میروند، در حالی که «بنی اسرائیل» گروهی قومی بودند و بنا بر قرآن آنها از یهودیت پیروی نمیکردند.[۱۵] در آیاتی که مربوط به دوره مکه است، به هیچ عنوان از یهودیان نام برده نشدهاست.[۱۶] به گفته برنارد لوئیس، پوششی که به یهودیان داده شدهاست به نسبت ناچیز است.[۱۷]
اشارههای قرآن به یهودیان به گونههای متفاوتی تفسیر شدهاست. به گفته فردریک ام شوایتزر و ماروین پری، این اشارهها «اغلب منفی» هستند.[۷] به گفته طاهر عباس، اشارههای کلی در قرآن به یهودیان شکل پسندیدهای دارند و تنها آنهایی که گروههای ویژهای از یهودیان را مورد خطاب قرار میدهد دارای انتقادهای شدید هستند.[۱۸]
به گفته برنارد لوئیس و دیگر پژوهشگران، نخستین آیات قرآن تا حد زیادی با یهودیان احساس همدردی میکردند. محمد آنها را به عنوان یکتاپرست ستایش میکرد و آنها را پیروان طبیعی کیش جدید خود میدانست و آداب یهودی به الگوگیری نخستین کردارهای اسلامی کمک کردند؛ همچون نماز ظهر، نماز جمعه، روزه داری ماه رمضان (الگو گرفته از روزهداری یهودی یوم کیپور در دهم ماه تیشری)، و نیز این حقیقت که تا سال ۶۲۳ د.م مسلمانان نه به سوی مکه، بلکه به سوی اورشلیم نماز میخواندند.[۱۹]
پس از بیرون آمدن (هجرت) از مکه در سال ۶۲۲ میلادی، محمد به همراه پیروانش در یثرب مستقر شدند — که بعدها به «مدینه النبی» (شهر پیامبر) تغییر نام داد — و در آنجا توانستند «قراردادی اجتماعی» تنظیم کنند[۲۰] که از آن با عنوان «قانون اساسی مدینه» یاد میشود.[۲۱] این قرارداد، معروف به «صحیفه» (برگه)، بر همزیستی مسالمتآمیز میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان تأکید داشت و همه آنها را تحت شرایطی به عنوان اُمَّت یا «جامعه» آن شهر به رسمیت میشناخت و به آنان آزادی اندیشه و عمل دینی میداد.[۲۲] یثرب یا مدینه اما یکدست نبود. در کنار ۲۰۰ مهاجر از مکه که از محمد پیروی کرده بودند، دیگر ساکنان شهر را باورمندان در مدینه (انصار یا «یاران»)، کافران عرب، سه قبیله یهودی و برخی مسیحیان تشکیل میدادند.[۲۳]
در بند ۳۷ این قرارداد آمدهاست: «هزینههای (خراج) یهودیان بر دوش خود ایشان است و هزینههای مسلمانان بر دوش خودشان. آنها باید در صورت هرگونه حمله به کسانی که تحت پوشش این قرارداد هستند، به یکدیگر کمک کنند. دوستی صمیمانه، داوستد پند و اندرز نیکو، رفتار عادلانه و نبود خیانت میان آنها وجود خواهد داشت.[۲۴] سه قبیله یهودی را بنینضیر، بنیقریظه، و بنیقینقاع تشکیل میدادند. اگرچه محمد آشکارا هیچ گونه تعصبی نسبت به آنها نداشت، و به نظر میرسد پیام خود را در اساس همان پیام دریافت شده از سوی یهودیان در کوه سینا میداند،[۲۵] سیاستهای میانقبیلهای، و سرخوردگی شدید محمد از خودداری یهودیان از پذیرش پیامبری خود،[۲۶] به سرعت منجر به تنش وی یا هر سه این قبایل شد.
بنیقینقاع در سال ۶۲۴ د. م از مدینه اخراج شدند. در مارس ۶۲۴ د. م، مسلمانان به رهبری محمد، قبیله بنی قریش ساکن مکه را در جنگ بدر شکست دادند. ابن اسحاق مینویسد که بلافاصله پس از آن میان مسلمانان و بنیقینقاع (متحدان قبیله خزرج) درگیری درگرفت. هنگامی که زنی مسلمان از مغازه جواهرفروشی در بازار قینقاع دیدار میکرد، او را برای برداشتن حجاب از روی موهایش زیر فشار گذاشتند. طلافروش، یک یهودی، پوشش زن را به گونهای به صندلی میخ کرد که به محض بلند شدن وی پوشش افتاده و زن برهنه شد. یک مرد مسلمان که به آشوب ناشی از این کار پیوسته بود، مغازهدار را به تلافی کشت. گروهی از یهودیان از قبیله بنیقینقاع سپس بر مرد مسلمان حمله کردند و او را کشتند. این امر به زنجیره ای از کشتارهای انتقامجویانه دامن زد و دشمنی میان مسلمانان و بنیقینقاع افزایش یافت.[۲۷]
منابع سنتی اسلامی این رویدادها را نقض میثاق مدینه میدانند.[۲۷] از دید خود محمد این رویداد بهانه جنگ بود. با این حال، اسلامشناسان غربی دلیل اصلی حمله محمد به بنیقینقاع را در این رویدادها نمیدانند.[۲۸] فرِد دونِر استدلال میکند که محمد به این دلیل علیه بنیقینقاع شد که آنها به عنوان صنعتگر و بازرگان، با بازرگانان مکی در تماس نزدیک بودند.[۲۹] ونسینک رویدادهایی را که تاریخدانان مسلمان از آنها برای توجیه اخراج بنیقینقاع بهره گرفتهاند، همانند تحقیر یک زن مسلمان توسط یک طلافروش یهودی، تنها دارای ارزش حکایتی میداند. او مینویسد که یهودیان رویکردی جدلگرایانه را با محمد در پیش گرفتند و به عنوان گروهی که دارای قدرت مستقل قابل توجهی بودند، خطری بزرگ را متوجه وی میکردند؛ بنابراین ونسینک نتیجه میگیرد که محمد، که با پیروزی در جنگ بدر قدرت گرفته بود، به زودی تصمیم گرفت مخالفت یهودیان با خود را از میان ببرد.[۳۰] نورمن استیلمن همچنین بر این باور است که محمد پس از تقویت در نبرد بدر تصمیم گرفت علیه یهودیان مدینه اقدام کند.[۳۱]
محمد سپس با بنیقینقاع تماس گرفت و آنها را در بازار جمع کرد و به آنها هشدار داد که از دشمنی خود دست بردارند تا مبادا همان سرنوشتی را متحمل شوند که بر قریش در بدر روی داد. وی همچنین به آنها گفت که اسلام را بپذیرند زیرا او بر پایه نوشتههای مقدس خود یهودیان پیامبری است که از سوی خدا فرستاده شدهاست. در پاسخ اما، قبیله به مسخره کردن پیروان محمد به دلیل پذیرش او به عنوان پیامبر و همچنین پیروزی آنها در بدر با این ادعا که قریش هیچ دانشی از جنگ ندارند، پرداخت. آنها سپس به محمد هشدار دادند که اگر وی با آنها بجنگد، خواهد دانست که ایشان مردان راستین هستند.[۳۲] این پاسخ به منزله اعلام جنگ تلقی شد.[۳۳] محمد سپس بنیقینقاع را محاصره کرد[۳۴] و در پی آن قبیله بدون قید و شرط تسلیم شد و بعدها از مدینه اخراج شد.[۳۵]
در ۶۲۵ د. م، قبیله بنینضیر پس از تلاش برای ترور محمد از مدینه اخراج شدند.[۳۶][۳۷] در ۶۲۷ د. م، هنگامی که قریش و متحدان آنها شهر را در نبرد خندق محاصره کردند، بنیقریظه در ابتدا تلاش کرد بیطرف باقی بماند اما سرانجام با شکستن پیمانی که سالها پیش با آن موافقت کرده بودند، وارد گفتگو با ارتش محاصره کننده شدند.[۳۸] در پی آن، قبیله متهم به خیانت شد و توسط مسلمانان به فرماندهی محمد محاصره شد.[۳۹][۴۰] بنیقریظه سرانجام تسلیم شد و مردان آن سر بریده شدند.[۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] غنایم جنگ این قبیله، از جمله زنان و فرزندان به بردگی گرفته شده، میان رزمندگان اسلام که در محاصره شرکت کرده بودند و نیز مهاجران مکه که تا آن هنگام به کمک مسلمانان بومی مدینه وابسته بودند، تقسیم شدند. اگرچه بنیقریظه هرگز علیه محمد یا مسلمانان اسلحه نگرفتند، اما با ارتش مهاجم وارد گفتگو شدند و میثاق مدینه را زیر پا گذاشتند. با این حال، نوام ابن مسعود توانست میان نیروهای متجاوز و بنیقریظه اختلاف پدیدآورد و در نتیجه گفتگوها به هم خوردند.[۴۴][۴۵][۴۶]
در پس غزوه بنیقریظه، جهت نماز مسلمانان از اورشلیم به سوی مکه تغییر کرد و منفیترین آیات قرآنی در مورد یهودیان پس از این زمان پدید آمدند.[۴۷][۴۸] به گفته لاکر، گفتههای متناقض دربارهٔ یهودیان در قرآن تا به امروز بر نگرش مسلمانان نسبت به یهودیان تأثیر گذاشتهاست، به ویژه در دورههایی که در آنها بنیادگرایی اسلامی افزایش داشتهاست.[۴۹]
محمد و یهودیان[ویرایش]
در طول زندگی محمد، یهودیان در شبهجزیره عربستان، به ویژه درون و در اطراف مدینه زندگی میکردند. مشهور است که محمد دارای همسری یهودی به نام صفیه دختر حیی بوده که بعدها به اسلام گرویدهاست.[۵۰] صفیه، که پیشتر همسر کنانه بن ربیع بود،[۵۱] پس از جنگ خیبر به عنوان عروس خود توسط محمد گزیده شد.[۵۲]
بر پایه منابع اسلامی، یهودیان مدینه اقدام به پدیدآوری اتحاد دوستانه با دشمنان محمد در مکه کردند تا بتوانند او را سرنگون کنند، اگرچه در معاهده قانون اساسی مدینه قول داده بودند او را سرنگون نکنند،[۵۳][۵۴][۵۵] و نیز طرف او و پیروانش را در برابر دشمنان خود بگیرند.[۵۶][۵۷][۵۸][۵۹] محمد دو قبیله یهودی را اخراج و قبیله سوم را نابود کرد.[۸][۶۰] بنیقینقاع به دلیل دشمنی با مسلمانان و تمسخر آنها اخراج شد.[۲۷][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵] بنینضیریان نیز پس از دست زدن به ترور محمد اخراج شدند.[۳۶][۳۷] آخرین مورد، بنیقریظه، پس از نبرد خندق و هنگامی که تلاش کردند با قریش در حال یورش به شهر متحد شوند نابود شد.[۴۴][۴۵][۴۶]
ساموئل روزنبلات بر این باور است که این حوادث بخشی از سیاستهایی نبودند که به شکل انحصاری علیه یهودیان انجام شده باشند واینکه برخورد محمد با خویشاوندان عرب بتپرست خود شدیدتر بود.[۵۶][۵۹] علاوه بر این، درگیری محمد با یهودیان از اهمیت کمتری برخوردار بود. به گفته لوئیس، از آنجا که برخورد یهودیت و اسلام حل و فصل شد و در دوران حیات محمد با پیروزی مسلمانان پایان یافت، هیچ مناقشهای الهیاتی که حل نشده باقی مانده باشد به یهودستیزی در میان مسلمانان دامن نزدهاست. همچنین میان انکار پیامهای مسیحیت و اسلام توسط یهودیان تفاوت وجود دارد، زیرا محمد هرگز ادعا نکرد که مسیح یا پسر خداست، اگرچه از او به عنوان «پیامبر خدا» یاد میشود.[۶۱] علت مرگ محمد مورد مناقشه است، اگرچه برخی حدیثها بر این باورند که وی ممکن است سرانجام به دلیل مسمومیت ناشی از سمی که توسط یکی از بیوههای یهودی بازمانده در خیبر به وی داده شده بود، درگذشته باشد.[۶۲][۶۳]
به گفته روزنبلات، اختلافات محمد با قبایل یهودی همسایهاش هیچ تأثیری بر جانشینان پس از وی (معروف به خلیفهها) برجای نگذاشت. نخستین خلیفهها اغلب رفتار خود را منطبق با آیههای قرآنی که به مدارا تشویق میکردند، قرار دادند.[۵۶] مفسران کلاسیک مبارزه محمد با یهودیان را بخشی جزئی در زندگی حرفهای وی میدانستند، اگرچه این دیدگاه در دوران مدرن تغییر کردهاست.[۶۴]
حدیث[ویرایش]
در حدیث (ثبت کردار و سخنان نسبتدادهشده به محمد) از هر دو عبارت «بنیاسرائیل» و «یهود» در رابطه با یهودیان استفاده میشود، اما دومی رواح بیشتری داشته و اغلب با زمینه منفی نمایان میشود. برای نمونه، یهودیان در صحیح بخاری, الگو:Three digit.sbt.html#الگو:Three digit.الگو:Three digit.الگو:Three digit 4:54:524 «لعن و تبدیل به موش صحرایی شدند». همچنین نگاه کنید به صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.7135 42:7135 و صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.7136 42:7136. به گفته نورمن استیلمن:
یهودیان مدینه به ویژه با عنوان «مردانی که خباثت و دشمنی آنها متوجه رسول خدا بود» عنوان میشوند. یهود در این متنها نه تنها گزنده، بلکه فریبکار، بزدل و به شکل کامل بدون عزم و اراده به تصویر کشیده شدهاست. با این حال، آنها هیچیک از ویژگیهای شیطانی را که در ادبیات مسیحی سدههای میانی به ایشان نسبت داده شدهاست، ندارند و در مقایسه [با متنهای مسیحیان]، متنهای سنتی مسلمانان چندان درگیر با و متمرکز بر یهودیان و یهودیت (به استثنای روایات دربارهٔ برخورد محمد با یهودیان مدینه). به جز چند استثناء قابل توجه … یهودیان در سیره محمد حتی تبهکارانی قهرمان هستند. بدنامی آنها در تقابل با دلاوری مسلمانان قرار دارد و بهطور کلی با تصویر قرآنی از «بدبختی و خواری که بر آنها مهر زده شدهاست» مطابقت دارد.[۱۱]
صحیح مسلم و صحیح بخاری روایات پرشماری از حدیثی را ثبت کردهاند که در آن محمد پیشگویی کردهاست که روز قیامت فرا نمیرسد مگر تا هنگامی که مسلمانان و یهودیان با یکدیگر جنگ کنند. مسلمانان یهودیان را با چنان موفقیتی میکشند که پس از آن یهودیان پشت سنگها یا درختان پنهان میشوند، و سپس این سنگها و درختان به سوی مسلمانان فریاد میزنند که یک یهودی پشت آنها پنهان شدهاست و از مسلمانان میخواهند که آن یهودی را بکشند.[۶۵][۶۶][۶۷] روایات گوناگون همگی برگرفته از این حدیث هستند که امروزه نیز بخشی از منشور حماس است:[۶۸]
روز قیامت فرا نمیرسد مگر تا هنگامی که مسلمانان با یهودیان بجنگند، و یهودی در در پشت سنگها و درختان پنهان شود. سنگها و درختان خواهند گفت که ای مسلمانان، ای عبدالله، یک یهودی پشت من پنهان شدهاست، بیایید و او را بکشید. تنها درخت قرقاد (دیوخار) این کار را نمیکند چرا که این درخت از جمله درختان یهودیان است. (به نقل از بخاری و مسلم). صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.6985 41:6985، همچنین صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.6981 41:6981، صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.6982 41:6982، صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.6983 41:6983، صحیح مسلم, الگو:Three digit.smt.html#الگو:Three digit.6984 41:6984، صحیح بخاری, الگو:Three digit.sbt.html#الگو:Three digit.الگو:Three digit.الگو:Three digit 4:56:791 ،صحیح بخاری, الگو:Three digit.sbt.html#الگو:Three digit.الگو:Three digit.الگو:Three digit 4:52:177
به باور شوایتزر و پری، حدیث حتی با کوبندگی بیشتری از قرآن به یهودیان حمله میکند:
آنها از سوی خدا خوار شده، نفرین میشوند، برای همیشه مورد سرزنش قرار میگیرند و بنابراین هرگز نمیتوانند توبه کرده و بخشیده شوند. آنها فریبکار و خائن هستند. سرکش و سرسخت؛ آنها پیامبران را کشتند. آنها دروغگویانی هستند که کتاب مقدس را جعل کرده و رشوه میگیرند. به عنوان کافر، آنها از دیدگاه آیینی نجس هستند، بوی بدی از آنها بیرون میآید - این تصویر از یهودیان در اسلام کلاسیک، خوار شده و بدخواه است.[۷]
جستارهای وابسته[ویرایش]
- صهیونیسمستیزی
- تاریخ یهودیان تحت حکومت مسلمانان
- یهودستیزی مذهبی
- انکار هولوکاست
- اسلام و یهودیت
- اسرائیلیات
- صهیونیسم اسلامی
- نابردباری دینی
پانویس[ویرایش]
- ↑ Claude Cahen. "Dhimma" in Encyclopedia of Islam.
- ↑ Shelomo Dov Goitein, A Mediterranean Society: An Abridgment in One Volume, p. 293.
- ↑ The Oxford Dictionary of the Jewish Religion, "Antisemitism"
- ↑ Lewis, Bernard. "The New Anti-Semitism", The American Scholar, Volume 75 No. 1, Winter 2006, p. 25–36; based on a lecture delivered at Brandeis University on March 24, 2004.
- ↑ Lewis (1999) p. 192.
- ↑ Lewis (1984) p. 184
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Schweitzer, p. 266.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Laqueur, pp. 191–192
- ↑ "The Salience of Islamic Antisemitism". www.martinkramer.org.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Saad-Ghorayeb, Amal. Hizbu'llah: Politics and Religion. London: Pluto Press, 2002. pp. 168–86.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Stillman (2006)
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ Jews and Judaism, Encyclopedia of the Quran
- ↑ Khalid Durán, with Abdelwahab Hechichep, Children of Abraham: an introduction to Islam for Jews, American Jewish Committee/Harriet and Robert Heilbrunn Institute for International Interreligious Understanding, KTAV Publishing House, Inc. , 2001 p. 112
- ↑ "Surah Al-Baqarah [2:140]". Surah Al-Baqarah [2:140] (به English). Retrieved 2018-08-24.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Stillman, Norman (2005). Antisemitism: A historical encyclopedia of prejudice and persecution. Vol. 1. pp. 356–61
- ↑ Lewis (1999) p. 127
- ↑ Abbas, pp. 178–179
- ↑ Rodinson, p. 159
- ↑ Ali Khan, 'Commentary on the Constitution of Medina', in Hisham M. Ramadan (ed.) Understanding Islamic law: from classical to contemporary, Rowman Altamira, 2006 pp. 205–210
- ↑ Michael Lecker, The "constitution of Medina": Muḥammad's first legal document, Studies in late antiquity and early Islam SLAEI vol.23, Darwin Press, 2004, passim
- ↑ Pratt, p. 121, citing John Esposito, What Everyone Needs to Know About Islam, Oxford University Press, New York p. 73
- ↑ Pratt, p. 122
- ↑ Rodinson, pp. 152–3
- ↑ Rodinson, p. 158
- ↑ Firestone, p. 33
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ ۲۷٫۲ Guillaume 363, Stillman 122, ibn Kathir 2
- ↑ Watt (1956), p. 209.
- ↑ Donner, Fred M.. "Muhammad's Political Consolidation in Arabia up to the Conquest of Mecca". Muslim World 69: 229–247, 1979.
- ↑ Wensinck, A. J. "Kaynuka, banu". Encyclopaedia of Islam
- ↑ Stillman, Norman. The Jews of Arab Lands: A History and Source Book. Philadelphia: Jewish Publication Society of America, 1979. شابک ۰−۸۲۷۶−۰۱۹۸−۰
- ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ Guillaume 363
- ↑ ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ Nomani 90–91, al-Mubarakpuri 239
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ Stillman 123
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ Guillaume 363, Stillman 123
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ al-Halabi, Nur al-Din. Sirat-i-Halbiyyah. 2, part 10. Uttar Pradesh: Idarah Qasmiyyah Deoband. p. 34.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد. Translated by Muhammad Aslam Qasmi.
- ↑ ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- ↑ Ansary, Tamim. Destiny Disrupted: A History of the World Through Islamic Eyes.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ Peterson, Muhammad: the prophet of God, p. 125-127.
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ Ramadan, In the Footsteps of the Prophet, p. 140f.
- ↑ Hodgson, The Venture of Islam, vol. 1, p. 191.
- ↑ Brown, A New Introduction to Islam, p. 81.
- ↑ Lings, Muhammad: His Life Based on the Earliest Sources, p. 229-233.
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ See e.g. Stillman, p. 13.
- ↑ ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ Guillaume, p. 458f.
- ↑ ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ Ramadan, p. 143.
- ↑ Marshall G. S. Hodgson (February 15, 1977). The Venture of Islam: The classical age of Islam. University of Chicago Press. pp. 170–190. ISBN 978-0-226-34683-0. Retrieved June 1, 2012.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Lewis (1999) p. 122
- ↑ Laqueur, p. 191
- ↑ Ibn Saad, al-Tabaqat, pp.120–123.
- ↑ Ibn Hisham. Al-Sira al-Nabawiyya (The Life of The Prophet). English translation in Guillame (1955), pp. 145–146
- ↑ Sahih Bukhari Vol. 5, Book 59, Hadith 522
- ↑ Lecker, Michael (2004). The Constitution of Medina. Muḥammad's First Legal Document. Darwin Press. pp. 7–32 & 152–155.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Leone, Cestani. Annali dell'Islam. I. Milan: Hoepli. pp. 390–393.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Julius, Wellhausen. Skizzen und Vorabeiten. IV. Berlin: Reimer. pp. 80–84.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ ۵۶٫۲ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نامRosenblatt
وارد نشده است - ↑ F.E. Peters (2003), p. 194
- ↑ The Cambridge History of Islam (1977), pp. 43–44
- ↑ ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ Samuel Rosenblatt, Essays on Antisemitism: The Jews of Islam, p. 112
- ↑ Esposito (1998) pp. 10–11
- ↑ Lewis (1999) p. 118
- ↑ Sahih Bukhari Volume 3, Book 47, Number 786
- ↑ Sahih Bukhari Volume 5, Book 59, Number 713
- ↑ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نامautogenerated4
وارد نشده است - ↑ Ronald N. Nettler (2014). Medieval and Modern Perspectives. Routledge. pp. 52–53. ISBN 978-1-134-36682-8.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Muhammad Al Arifi (2018-08-20). The End of the World. Darussalam Publishers. p. 79.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Mark Juergensmeyer; Margo Kitts; Michael Jerryson (2013). The Oxford Handbook of Religion and Violence. Oxford University Press. p. 484. ISBN 978-0-19-934408-6.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ Laqueur, p. 192
منابع[ویرایش]
- خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- خطای لوآ در پودمان:Citation/CS1/en/Identifiers در خط 47: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).
- Cohen, Mark (1995). Under Crescent and Cross: The Jews in the Middle Ages. Princeton University Press. شابک ۰−۶۹۱−۰۱۰۸۲-X
- Cohen, Mark (2002), The Oxford Handbook of Jewish Studies, Chapter 9, Oxford University Press, 2002, شابک ۰−۱۹−۹۲۸۰۳۲−۰
- Firestone, Reuven An introduction to Islam for Jews, Jewish Publication Society, 2008
- Gerber, Jane S. (1986). "Anti-Semitism and the Muslim World". In History and Hate: The Dimensions of Anti-Semitism, ed. David Berger. Jewish Publications Society. شابک ۰−۸۲۷۶−۰۲۶۷−۷
- Hirszowicz, Lukasz, The Third Reich and the Arab East London: Routledge and Kegan Paul, 1968 شابک ۰−۸۰۲۰−۱۳۹۸−۸
- Laqueur, Walter. The Changing Face of Antisemitism: From Ancient Times To The Present Day. Oxford University Press. 2006. شابک ۰−۱۹−۵۳۰۴۲۹−۲
- Lewis, Bernard (1984). The Jews of Islam. Princeton: Princeton University Press. شابک ۰−۶۹۱−۰۰۸۰۷−۸
- Lewis, Bernard. The Middle East: A Brief History of the Last 2,000 Years. New York: Scribner, 1995.
- Lewis, Bernard (1999). Semites and Anti-Semites: An Inquiry into Conflict and Prejudice. W. W. Norton & Co. شابک ۰−۳۹۳−۳۱۸۳۹−۷
- Nicosia, Francis R. (2007). The Third Reich and the Palestine Question. Transaction Publishers. ISBN 978-0-7658-0624-6.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- Pinson, Koppel S; Rosenblatt, Samuel (1946). Essays on Antisemitism. New York: The Comet Press.
- Poliakov, Leon (1974). The History of Anti-semitism. New York: The Vanguard Press.
- Poliakov, Leon (1997). "Anti-Semitism". Encyclopaedia Judaica (CD-ROM Edition Version 1.0). Ed. Cecil Roth. Keter Publishing House. شابک ۹۶۵−۰۷−۰۶۶۵−۸
- Pratt, Douglas The challenge of Islam: encounters in interfaith dialogue, Ashgate Publishing, Ltd. , 2005 شابک ۰۷۵۴۶۵۱۲۳۱
- Rodinson, Maxime (1971). Mohammed. Great Britain: Allen Lane the Penguin Press. Translated by Anne Carter.
- Schweitzer, Frederick M. and Perry, Marvin Anti-Semitism: myth and hate from antiquity to the present, Palgrave Macmillan, 2002, شابک ۰−۳۱۲−۱۶۵۶۱−۷
- Said, Abdul Aziz (1979). Precept and Practice of Human Rights in Islam. Universal Human Rights. The Johns Hopkins University Press.
- Sanasarian, Eliz (2000). -9780521770736 Religious Minorities in Iran Check
|url=
value (help). Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-77073-6.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد. - Segev, Tom. One Palestine, Complete: Jews and Arabs Under the British Mandate. Trans. Haim Watzman. New York: Henry Holt and Company, 2001.
- Stillman, Norman (1979). The Jews of Arab Lands: A History and Source Book. Philadelphia: Jewish Publication Society of America. شابک ۰−۸۲۷۶−۰۱۹۸−۰
- Stillman, N. A. (2006). "Yahud". Encyclopaedia of Islam. Eds. : P. J. Bearman, Th. Bianquis, C. E. Bosworth, E. van Donzel and W. P. Heinrichs. Brill. Brill Online
- Wehr, Hans (1976). J. Milton Cowan, ed. A Dictionary of Modern Written Arabic. Ithaca, New York: Spoken Language Services, Inc. ISBN 978-0-87950-001-6.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
- Guillaume, A. The Life of Muhammad: A Translation of Ibn Ishaq's Sirat Rasul Allah. Oxford University Press, 1955. شابک ۰−۱۹−۶۳۶۰۳۳−۱
- Stillman, Norman. The Jews of Arab Lands: A History and Source Book. Philadelphia: Jewish Publication Society of America, 1979. شابک ۰−۸۲۷۶−۰۱۹۸−۰
- Watt, W. Montgomery. Muhammad, Prophet and Statesman, Oxford University Press.
- Ramadan, Tariq, In the Footsteps of the Prophet. New York: Oxford University Press, 2007.
- Mubarakpuri, Safi ur-Rahman (1996). Ar-Raheeq Al-Makhtum. Riyadh: Maktaba Dar-us-Salam.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
•قرآن
This article "یهودستیزی در اسلام" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:یهودستیزی در اسلام. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.
![]() |
This page exists already on Wikipedia. |