You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

اوانس اوهانیانس

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

https://www.iketab.com/کارگردانان-سینمای-ایران-؛-از-اوگانیانس-تا-امروز-؛-دو-جلدی (کارگردانان سینمای ایران نویسنده: محسن سیف ناشر: ایثارگرا زبان کتاب: فارسی تعداد صفحه: ۱۲۵۰ اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: ۱۳۷۷ - دوره چاپ: ۱)[ویرایش]

اولین فیلم سینمای ایران یک فیلم سیاه و سفید و صامت بود؛ «آبی و رابی» که در سال ۱۳۰۹ به کارگردانی اوانس اوگانیانس ساخته شد. تهیه‌کننده فیلم ساکوار لیذره بود و فیلم‌بردار آن خان بابا خان معتضدی. داستان این فیلم صامت ماجراهای خنده دار ۲ مرد کوتاه و بلند در موقعیت‌های مختلف را روایت می‌کند که براساس فیلم «پات پاته شون» دانمارکی ساخته شده بود. «آبی و رابی» ۵۶۰ تومان هزینه ساخت داشت و هفت هزار تومان نصیب تهیه‌کننده اش کرد. اولین سکانس اکران این فیلم جمعه ۱۲ دی ۱۳۰۹، ساعت دو بعد از ظهر در سینما مایاک بود.

طبعاً اولین کارگردان سینمای ایران همان کارگردان فیلم «آبی و رابی» است. اوانس اوگانیانس که زمان ساخت فیلم ۲۹ سال داشت و به روایت‌های مختلف اهل عشق آباد ترکمنستان یا مشهد بود. او را به نام اوانس اوهانیان هم می‌شناسند. او رشته تجارت را در تاشکند، حقوق را در عشق آباد و سینما را در مسکو گذرانده بود و سال ۱۳۰۸ همراه دخترش زما (بازیگر فیلم «حاجی آقا آکتور سینما») به ایران مهاجرت کرد.

در سال ۱۳۰۹ مدرسه آرتیستی سینما را که اولین مدرسه سینمایی در ایران بود، با نام پروشگاه آرتیستی سینما در تهران تأسیس کرد و در همین سال به عنوان نویسنده، کارگردان، بازیگر و تدوینگر، اولین فیلم تاریخ سینمای ایران، یعنی «آبی و رابی» را ساخت.

او سال ۱۳۱۱استودیو پرس فیلم را تأسیس کرد. دومین فیلم او، یعنی «حاجی آقا فاکتور سینما» نفروخت و همین شکست اقتصادی باعث شد او برای گسترش کارهایش دچار مشکل شود. بعد از این چند سال به هند رفت و سال ۱۳۲۶ دوباره به ایران بازگشت و تصمیم گرفت برای آموزش سینما به زن‌ها و خردسالان کلاس تشکیل بدهد که هیچ وقت موفق نشد. در سال ۱۳۳۳ هم تصمیم گرفت دوباره در سینما کار کند اما باز هم ناکام ماند. فیلم «سوار سفید» او هم در نهایت ناتمام ماند. در سال ۱۳۳۸ هم فیلم نامه ای نوشت با عنوان «کودتای ۱۲۹۹» که نتوانست آن را تبدیل به فیلم کند. دو سال بعد، یعنی سال ۱۳۴۰ در تهران درگذشت و او را در قبرستان ارامنه تهران به خاک سپردند.

CINEMA i. History of Cinema in Persia[ویرایش]

CINEMA ii. History of Cinema in Persia[ویرایش]

Āvānes Ūhānīān (Ohanian, also called Ohaniants, 1319-81 = ۱۳۴۰ Š. /1901-61) was an Armenian who served an apprenticeship in the film industry in Russia, then came to Persia in ۱۳۰۹ Š. /1930; he founded Parvarešgāh-e ārtīstī-e sīnemā (Film actors’ school) for young men and women.

In Dey 1310 Š. /January 1931 he directed his students and cameraman Moʿtażedī in the first feature film made in Persia, Ābī o Rābī, a slapstick comedy inspired by the characters and antics of two Danish actors, Harald Madsen and Carl Schenström, in a series of films made for the company Palladium and directed by Lau Lauritzen between 1920 and 1929 (see ii, below). Ābī o Rābī, which was filled with movement and special effects, was a success; at each performance it was preceded by a short film showing the countryside around Tehran and its buildings. Ūhānīān’s second feature, Ḥājī Āqā āktor-e sīnemā (Ḥājī Āqā, movie actor, 1312 Š. /1934), a comedy, is especially interesting for the shots of Tehran: interiors, costumes, and representation of current ways of thinking (Ḥabīb-Allāh Morād played Ḥājī Āqā; screenplay in Omīd, 1363 Š. /1984, II, pp. 100-45; see ii, below).

The first Persian feature film, a silent comedy called Ābī o Rābī (۱۳۰۹ Š. /1931), was an imitation of a series of Danish comedies entitled Fyrtārnet og Bivognen (The lighthouse and the trailer) that had fared well with Persian audiences (Akrami, 1987, p. 134; see i, above). The film depended for its comic effects largely on a battle of wits—and a play of visual contrasts—between a pair of protagonists, one tall and thin, the other short and squat. It is culturally significant that this first Persian feature was a remake of a foreign film, for it is clear that not only the technology of the new medium but also the related aesthetics and narrative structures were brought in from outside. The director of Ābī o Rābī was the Armenian Āvānes Ūhānīān (Ohanian, also called Oganiants), who thus established the precedent for producing Persian imitations of foreign films.

In his second film, Ḥājī Āqā āktor-e sīnemā (Ḥājī Āqā, movie actor, 1312 Š. /۱۹۳۴), Ūhānīān cleverly confronted religious conservatives who maintained that Islam prohibits any form of pictorial representation. The central character is a ḥājī, a devout Muslim who has made the pilgrimage to Mecca; at the beginning of the film he expresses his contempt for the cinema. His daughter and son-in-law, both students of acting, concoct a scheme to soften his hostile attitude. They follow him around the city and photograph him surreptitiously; then they lure him into a theater to show him the footage. Ḥājī Āqā, as expected, enjoys watching himself on the big screen and finally voices his approval (Omīd, 1363 Š. /1984c, p. 58). In retrospect the film itself seems a cleverly devised promotional piece for the new medium.

Ḥājī Āqā āktor-e sīnemā opened in Tehran in 1312 Š. /1933-34, a few months after the first sound film in Persian, Doḵtar-e Lor (Girl of the Lors; Meḥrābī, pp. 23-27).

  • J. Akrami, “The Blighted Spring. Iranian Cinema and Politics in the 1970s,” in J. D. H. Downing, ed. , Film and Politics in the Third World, New York, 1987, pp. 131-44.
  • J. Omīd, Farhang-e filmhā-ye sīnemā-ye Īrān, 2 vols. , Tehran, 1363 Š. /1984b.
  • J. Omīd, Tārīḵ-e sīnemā-ye Īrān, 3 vols. , Tehran, 1363 Š. /1984 (the best history of the period ۱۳۱۸–۵۴ = ۱۳۱۴ Š. /۱۹۰۰–۳۵).
  • J. Omīd,, Farhang-e fīlmhā-ye sīnemāʾī-e Īrān, 3rd ed. , 2 vols. , Tehran, 1366 Š. /1987 (comprehensive filmography of feature films in Persian).
  • J. Omīd,, Farhang-e sīnemā-ye Īrān, Tehran, 1367 Š. /۱۹۸۸.

سینما سوره (لیدمقاله)[ویرایش]

آوانس اوگانیانس فارغ‌التحصیل دانشکده تجارت از تاشکند، حقوق از عشق‌آباد، آموزشکده فیلم مسکو، دکترای سینما، دکترای علوم و دکترای طب است. وی سال ۱۳۰۹ برای تأسیس «مدرسه آرتیستی» به ایران و همزمان نخستین ساخته اوگانیانس و شاگردانش با نام «آبی و رابی» بود.[۱] سپس اوگانیانس در اواخر سال ۱۳۱۸ شمسی در هندوستان «مدرسه آرتیستی سینما» را تأسیس کرد[۲] و در همان سال در جریان ارزش‌گذاری برای اهدای جازه به بهترین فیلم‌های هندی فعال بود.[۳] او با نام او. جی اوهانیان فعالیت می‌کرد، و در ژانویه ۱۹۴۰ (۱۳۱۹) دستگاهی به نام «اوهان سیستم» ساخت که امکان سنکرونیزه کردن فیلم و صدا را در داخل استودیو فراهم می‌کرد.[۴] آوانس اوگانیانس در شصت و یک سالگی در تهران به گمنامی درگذشت.[۵]

  • یادکرد خالی (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  • حیدری، غلام (۱۳۷۳). «فیلمشناخت ایران» (فیلم‌شناسی سینمای ایران ۱۳۴۰–۱۳۰۹). دفتر پژوهش‌های فرهنگی. ص. ۴۰. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  • روزنامة اطلاعات (۲۱۱۱): ۵. ۱۳۱۲. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.


از میرزا ابراهیم تا آوانس - نگاهی به ورود صنعت سینما به مشهد - غلامرضا آذری خاکستر - خراسان رضوی - شماره ۳۸۶۷ - ص ۸

بی‌بی‌سی[ویرایش]

و «مدرسه آرتیستی سینما» را تأسیس کرد.[۶] در این مدرسه طی دو دوره آموزشی، ده‌ها تن از ایرانیان نه تنها با رموز هنرپیشگی، بلکه با فن فیلم‌سازی و هنر سینما آشنا شدند.[۷]

اوگانیانس دو فیلم بلند آبی و رابی و حاجی آقا آکتور سینما (با همکاری ابراهیم مرادی) و چند فیلم کوتاه ساخت و بالاخره در سال ۱۳۱۷ هنگامی که از حمایت مقامات کشور از سینما ناامید شد، ایران را به مقصد هند ترک کرد.[۸] اما در سال ۱۳۲۶ بار دیگر به ایران برگشت،[۹] اسلام آورد و نام رضا مژده را برای خود انتخاب کرد.[۱۰]

به دلایل بسیار، اوانس اوگانیانس دیگر نتوانست در سینما فعالیت کند اما با ساختن همان دو فیلم بلند و ایجاد مدرسه آرتیستی سینما نام خود را در زمره پیشگامان سینمای ایران به ثبت رساند.[۱۱]

آنها که آقای اوگانیانس را دیده‌اند از او به عنوان فردی بی‌نهایت مبتکر، با پشتکاری مثال زدنی یاد می‌کنند.[۱۲] اوگانیانس تحمل غروبهای غم‌انگیز و خاموش تهران آغاز قرن پیش را نداشت.[۱۳] پس چراغی روشن کرد: چراغ سینما

شعاعی، حمید (۱۳۵۴). فرهنگ سینمای ایران. تهران. ص. ۸۹–۸۸. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.[ویرایش]

آبی و رابی = اوهانیان که در سال ۱۳۰۸ استودیو پارس فیلم را بنیان گذارده بود در همان سال فیلم آبی و رابی را که فیلمی ۳۵ میلیمتری ولی صامت بود تهیه کرد و کارگردان و سناریونویس این فیلم نیز اوهانیان بود و بازیگرانش خان باباخان معتضدی - مهندس ضرابی و سهرابی بودند.

اولین‌ها در ایران[ویرایش]

اولین مدرسهٔ سینمایی را در ایران اوانس اوگانیانس تأسیس کرد. وی یک مهاجر ارمنی روس بود که از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ سینما در هنرستان سینمایی مسکو به لحاظ مشکلات خانوادگی و مالی، بعد از متارکه با همسرش به همراه دختر نوجوانش در سال ۱۳۰۸ از طریق مشهد وارد تهران شد. اواگانیانس در اوایل مطلقاً قادر به مکالمهٔ فارسی نبود و بعدها هم خیلی با اشکال یا غالباً به زبان ترکی درس می‌داد، و شاگردانش کلاس‌هایش به سختی پیام و نظریات وی را درک می‌کردند. اوانس اوگانیانس فکر تأسیس مدرسهٔ سینمایی و فیلمسازی در ایران را با یکی دیگر از مهاجران روسی به نام ساکوارلیدزه صاحب سینما مایاک در میان گذارد و با تشویق و یاری‌های اولیه وی، کارش را آغاز کرد. نخستین اعلان گشایش مدرسهٔ سینمایی به شرح زیر بود:[۱۴]

مدرسهٔ آرتیستی سینما واقع در خیابان علاءالدوله از روز ۲۶ فروردین مطابق با ۱۵ آوریل به توسط معلمین و معلمه‌های متخصص افتتاح خواهد شد و جهت خواتین کلاس مخصوص دایر است، داوطلبان می‌توانند هر روزه از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۸ خود را به دفتر مدرسه معرفی نمایند

درج اولین آگهی، نتیجهٔ موردنظر را به بار نیاورد؛ ولی در فاصله کوتاهی پس از درج اعلان‌های بعدی و افتتاح مدرسهٔ هنرپیشگی در بیستم اردیبهشت ماه ۱۳۰۹، ابتدا بالغ بر سیصد نفر در مدرسه نام‌نویسی کردند و این هجوم برای دوره ای که سینما هنوز کاملاً عمومیت پیدا نکرده بود، هیجان انگیز بود.

آثار هنری[ویرایش]

آبی و رابی[ویرایش]

آبی و رابی نخستین فیلم غیرمستند سینمای ایران (و دومین فیلم تاریخ سینمای ایران پس از مظفرالدین‌شاه در جشن عید گل) است که در سال ۱۳۰۹ توسط آوانس اوگانیانس ساخته شد و در روز جمعه ۱۲ دی ۱۳۰۹، ساعت ۲ بعد از ظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد

حاجی آقا آکتور سینما[ویرایش]

حاجی آقا آکتور سینما (۱۳۱۲) دومین فیلم اوگانیانس بود. این فیلم به مدت چهار روز از چهارشنبه ۱۱ بهمن تا شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۱۲ در تهران اکران شد. حاجی آقا آکتور سینما فیلمی سیاه و سفید و صامت است و تنها فیلم بازمانده از سینمای صامت ایران محسوب می‌شود. این فیلم رویکرد شرایط متغیر سیاسی-اجتماعی ایران از سنت به مدرنیته را نشان می‌دهد.

موزه سینمای ایران[ویرایش]

آوانس اوگانیانس مهاجری ارمنی- روس بود[۱۵] او پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ سینما در هنرستان سینمایی مسکو به لحاظ مشکلات خانوادگی و مالی در سال ۱۳۰۸ به همراه دختر نوجوانش «زما» از طریق مشهد به تهران آمد.[۱۶] وی نخستین کارگردان و فیلمنامه‌نویس، تدوین گر و مدیر و مؤسس مدرسه آرتیستی سینما در ایران(۱۳۰۹) است.[۱۷] همچنین آوانس از جمله اولین بازیگران ایرانی بشمار می‌آید.[۱۸]

اوانس در گام بعدی در سال ۱۳۰۹ نخستین فیلم بلند صامت ایرانی را با نام «آبی و رابی» جلوی دوربین برد.[۱۹] این فیلم در همان سال در سینما مایاک به نمایش درآمد.[۲۰] سوگمندانه تنها نسخه باقی مانده این فیلم در آتش‌سوزی سینما مایاک در سال ۱۳۱۱ به کلی از بین رفت.[۲۱] آبی و رابی با سود قابل قبول خود برای تهیه کنندگانش، اوگانیانس را در هدفی که داشت مصمم تر کرد.[۲۲] اوانس با علاقه فیلم دومش را به نام «حاجی آقا آکتور سینما» در سال ۱۳۱۱ ساخت.[۲۳] اما توفان نمایش نخستین فیلم ناطق ایرانی به نام «دختر لر» روحیه تماشاگران و منطق سینماداران را دیگرگون ساخت و این فیلم علیرغم فضای جذاب ایرانی اش با استقبال روبرو نشد.[۲۴] اوگانیانس اما از پای ننشست و کوشید تا دور سوم مدرسه آرتیستی سینما را راه اندازی کند.[۲۵] او پس از ناکامی اش در ایران به ترکمستان و از آنجا به هندوستان رفت[۲۶] و در کلکته در اواخر سال ۱۳۱۸ مدرسه ای آرتیستی تأسیس کرد.[۲۷] او طی این سال‌ها ضمن حضور مستمر در مجامع سینمایی و با انجام تحقیقاتش دستگاه فیلمبرداری مدرن و متفاوتی را ساخت که ضمانت کار آن را تا ۵ سال تضمین می‌کرد.[۲۸] اما با این حال او به اندازه ای که انتظار داشت و می‌کوشید موفق نمی‌شد.[۲۹] اوانس در سال ۱۳۲۶ مجدداً از طریق بندر انزلی به ایران آمد و مسلمان شد و نامش را به «رضا مژده» تغییر داد و در مطبی به مداوای تاسی سر پرداخت.[۳۰] عشق او به سینما اما تمام ناشدنی بود در همین سال‌ها نیز بارها کوشید تا فیلمی دیگر را ساخته و روانه بازار کند.[۳۱]

پیمان[ویرایش]

آوانس اوهانیان (۱۲۷۹–۱۳۴۰ش)، نخستین کارگردان، فیلم نامه نویس و بازیگر ایران.[۳۲] وی دانش آموختهٔ رشتهٔ سینما از هنرستان سینمایی مسکو بود.[۳۳]

او نخستین مدرسهٔ سینمایی ایران را به نام پرورشگاه آرتیستی سینما در ۱۳۰۹ش، نخستین مدرسهٔ سینمایی هند را در ۱۳۱۸ش و نخستین استودیو فیلم ایران را به نام پرس فیلم در ۱۳۱۱ ش پایه‌گذاری کرد و کارگردانی فیلم‌های آبی و رابی (نخستین فیلم سینمایی ایران، ۱۳۰۹ش) و حاجی آقا، آکتور سینما (۱۳۱۱ش) را نیز در کارنامهٔ خود دارد.[۳۴]

امید[ویرایش]

  • متولد ۱۲۸۰ قفقاز
  • متوفی ۱۳۴۰ تهران
  • مهاجرت به ایران ۱۳۰۸[۳۵]
  • تأسیس مدرسهٔ آرتیستی سینما ۱۳۰۹[۳۶]
  • آغاز فیلمسازی از ۱۳۰۹ با آبی و رابی (نخستین فیلم بلند داستانی سینمای ایران)[۳۷]
  • تهیه فیلم‌های خبری و تبلیغاتی با همکاری خان باباخان معتضدی و یدالله خان طالقانی[۳۸]
  • فعالیت در تئاتر از ۱۳۱۴[۳۹]
  • مهاجرت به هند در ۱۳۱۷[۴۰]
  • تأسیس مدرسهٔ آرتیستی در کلکته ۱۳۱۸[۴۱]
  • فعالیت در آکادمی آسیا -[۴۲]
  • بازگشت به ایران ۱۳۲۴ و انتخاب نام پروفسور رضا مژده و حرفه ای جدید (درمان تاسی سر)[۴۳]
  • کوشش‌هایی در اکتشافات و اختراعات مختلف و همگی بی‌حاصل[۴۴]
  • فعالیت مجدد و ناموفق در زمینهٔ فیلمسازی[۴۵]

صد چهره سینمای ایران[ویرایش]

آوانس اوگانیانس (۱۳۴۰–۱۲۷۶) - در نخستین دورهٔ فعالیت سینمای ایران (۱۵–۱۳۰۹) فقط سه کارگردان عرض اندام کردند.[۴۶] دو تن از آن‌ها هر کدام دو فیلم و با امکانات فنی محدود داخلی کار کردند و نفر دیگر با ابزار و کمک خارجی پنج فیلم ساخت.[۴۷] دو تن اول آوانس اوگانیانس (اوهانیان) و ابراهیم مرادی بودند و نفر سوم، عبدالحسین سپنتا،[۴۸] کسی بود که به منظور پژوهش و تحقیق دربارهٔ آیین زرتشت در جوانی عازم هندوستان شده بود؛[۴۹] اما نخستین فیلم‌سازی که نامش به عنوان بنیانگذار سینما ایران ثبت شد آوانس اوگانیانس است.[۵۰]

او در مدرسهٔ فیلمبرداری و تربیت هنرپیشهٔ مسکو با گوشه ای از تجربه‌های بدیع و جسورانهٔ تدوینگران، فیلمبرداران و کارگردان‌های شوروی آشنا شده، و وقتی همراه دخترش زما در سال ۱۳۰۸ از ارمنستان شوروی به ایران آمد[۵۱]

و همزمان (۱۳۰۹) نخستین ساختهٔ اوگانیانس و شاگردانش با نام آبی و رابی در سینما مایاک تهران به نمایش درآمد.[۵۲] آبی و رابی که سوژه‌های پراکندهٔ آن از روی فیلم کارل شنستروم و هارولد مادسن دانمارکی، که به «پات و پاتاشون» مشهور بودند، تقلید شده بود، با اقبال عامهٔ بینندگان، که نخستی فیلم ایرانی را می‌دیدند، مواجه شد.[۵۳] این استقبال بر خوش‌بینی و بلندپروازی اوگانیانس افزود، و او برای تأسیس مدرسهٔ آرتستی نسوان و کودکان اقدام کرد.[۵۴]

بازیگران دومین فیلم اوگانیانس با نام «حاجی آقا، آکتر سینما» عمدتاً از میان فارغ التحصیلان دومین مدرسهٔ هنرپیشکی بودند.[۵۵] فیلم ماجرای کارگردان ساده دلی است که در پی یافتن سوژه برای فیلم خویش است و می‌کوشد خانواده‌های سنتی را به سینما به عنوان «یکی از مهم‌ترین وسایل تربیت و تهذیب اخلاق عمومی» واقف کند.[۵۶] نمایش فیلم صامت «حاجی آقا، آکتر سینما» در بهمن ۱۳۱۲ در سینما رویال موفقیتی برای سازندگان در پی نداشت؛ زیرا در آبان همان سال فیلم ناطق دختر لر (خان باهدر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا) در سینماهای تهران نمایش داده شده بود، و موفقیت غیرقابل تصور آن موجب شده بود که فیلم‌های صامت با استقبال روبه رو نشوند.[۵۷]

رشتهٔ فعالیت‌های سینمایی اوگانیانس از سال ۱۳۱۲ قطع شد، و او پس از آن هر چه قدر تلاش کرد تا این رشتهٔ گسسته را گره بزند موفق نشد.[۵۸] با شکست فیلم بوالهوس ۱۳۱۳ ساختهٔ ابراهیم مردای فعالیت‌های سینمایی در ایران دچار فترت شد؛ اگر چه فیلم‌هایی که سپنتا در هندوستان می‌ساخت بازار سینمای ایران را تا سال ۱۳۱۵ گرم نگه داشت.[۵۹] با بازگشت سپنتا به ایران اوگانیانس در ۱۳۱۷ راهی هندوستان شد؛ زیرا سال‌های ۱۷–۱۳۱۲ برای آدم فعال، ماجراجو و سرسختی مانند اوگانیانس دشوار و وحشتناک بود.[۶۰] این سال‌های غیرسینمایی از حیث تولید محصول داخلی، اوگانیانس به فکر مهاجرت به هند انداخته بود، که در آن سال‌ها مرکز مهم فعالیت‌های سینمایی در آسیا محسوب می‌شد.[۶۱]

روایت است که اوگانیانس در اواخر سال ۱۳۱۸ خورشیدی در هندوستان «مدرسهٔ آرتیستی سینما» را در کلکته تأسیس کرد، و در همان سال در جریان ارزش گذاری برای اهدای جایزه به بهترین فیلم‌های هندی فعال بود.[۶۲] او با نام او.جی. اوهانیان فعالیت می‌کرد، و در ژانویه ۱۹۴۰ ۱۳۱۹ دستگاهی به نام «اوهانیان سیستم» ساخت که امکان سنکرویزه کردن فیلم و صدا را داخل استودیو فراهم می‌کرد.[۶۳]

در هندوستان در کنار مطالعه در رشته‌های طب و سینما و نشست و برخاست با مرتاضان و جوکی‌ها و جن گیرهای هندی در اطراف ابزارهای محترقه و وسایل اطفای حریق و داروی کچلی و رماتیسم نیز به تفحص پرداخت.[۶۴]

سال‌ها بعد وقتی اوگانیانس به ایران بازگشت نه عنوان رژیسور و نه نام آوانس اوگانیانس داشت، بلکه او در سمت پروفسور طب و با نام پروفسور دکتر اوهانیان مژده خود را معرفی کرد، و به جای تأسیس مدرسهٔ آرتیستی سینما در خیابان علاءالدوله سالن زیبایی مژده را در خیابان نادری (پاساژ نادری) افتتاح کرد.[۶۵]

او در این سال‌ها کوشش کرد فیلمی به نام سوار سفید بسازد که موفق نشد.[۶۶]

ارامنه و سینمای ایران[ویرایش]

پس از اتمام تحصیلاتش در انستیتو سینمایی مسکو به دلیل مشکلات خانوادگی و مالی، همراه دخترش، زما، در سال ۱۳۰۸ از طریق مشهد وارد ایران شد[۶۷] و سپس به تهران آمد.[۶۸] اولین فیلمساز، اولین فیلمنامه‌نویس، اولین تدوینگر، اولین مدرس سینما، و از اولین بازیگران تاریخ سینمای ایران به‌شمار می‌آید.[۶۹] ابتدا با نام آوانوف در مشهد مدیر سینما بود.[۷۰] یک سال پس از ورودش به ایران در ۱۳۰۹ نخستین مدرسهٔ هنرپیشگی را تأسیس کرد.[۷۱] و همان سال نخستین فیلم تاریخ سینمای ایران را با نام آبی و رابی نوشت و کارگردانی کرد که دی ماه سال ۱۳۰۹ نمایش داده شد.[۷۲] اوهانیانس دورهٔ دوم مدرسه هنرپیشگی را با نظم و برنامه‌ریزی بیشتری در ۱۳۱۱ به پایان برد.[۷۳] نوع نگاه و تفکر اوهانیانس که از میان برنامه‌های منتشرشده اش در زمینهٔ اهداف و فعالیت‌های این مدرسه، قابل ردیابی است، نشان دهندهٔ کوشش جدی وی در رسیدن به یک سینمای گسنرده و همه‌جانبه از طریق برنامه ای مدون و منسجم است.[۷۴] شکست اقتصادی فیلم دومش، حاجی آقا آکتر سینما (۱۳۱۲)، موانعی جدی را جهت پیگیری اهداف اوهانیانس موجب شد، پس از ناکام ماندن طرح‌هایش در ۱۳۱۵ به هند رفت[۷۵] و مدتی درگیر فعالیت‌های سیاسی شد.[۷۶] پس ازجنگ جهانی دوم از طریق بندرانزلی به ایران بازگشت و با عنوان پروفسور مژده، مطبی دایر کرد.[۷۷]

لازاریان[ویرایش]

پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ سینما در هنرستان سینمایی مسکو،[۷۸] به همراه دخترش در سال ۱۳۰۸ (۱۹۳۰) از طریق مشهد وارد ایران شد و به شهر تهران آمد.[۷۹]

اوگانیانس فکر تأسیس مدرسهٔ سینمایی و فیلم‌سازی در ایران را با یکی دیگر از مهاجران گرجی به نام ساکوارلیدزه (صاحب سینما مایاک) در میان گذاشت و با تشویق و کمک‌های مالی وی کارش را آغاز کرد.[۸۰]

اوگانیانس پس از گذراندن دو دورهٔ کامل هنرپیشگی سینما در سال ۱۳۰۹ (۱۹۳۱) و ۱۳۱۰ (۱۹۳۲) به تولید دو فیلم بلند سینمایی به نام‌های آبی و رابی سال ۱۳۰۹ (۱۹۳۱) و حاجی آقا اکتور سینما سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۳) و همکاری در تهیهٔ چند فیلم خبری پرداخت.[۸۱] وی در انجام ادامهٔ فعالیت‌هایش از جمله افتتاح دورهٔ سوم مدرسهٔ هنرپیشگی و ساختن فیلم‌های جدید ناکام ماند و کوشش بسیاری صرف کرد تا بتواند نظر مقامات ایران را جهت تأسیس استودیوی فیلمسازی و تولید فیلم ایرانی جلب نماید که موفق نشد.[۸۲]

اوگانیانس زمانی که از فعالیت‌هایش نتیجه ای نگرفت در سال ۱۳۱۷ (۱۹۳۸) به همراخ دخترش تهران را به مقصد هند ترک کرد[۸۳] ولی این زمان سال‌های فراگیر انقلاب در هند بود و کوشش‌های اوگانیانس به ثمر نرسید[۸۴] و به علت درگیری در فعالیت‌های سیاسی کارش به زندان کشید.[۸۵]

پس از جنگ جهانی دوم، اوگانیانس در تابستان ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) به ایران بازگشت[۸۶] و تا زمان مرگ یعنی سال ۱۳۴۰ (۱۹۶۱) حداقل سه بار تلاش کرد تا بار دیگر با سینمای روز ایران ارتباط برقار نماید که توفیقی حاصل نکرد.[۸۷]

اوهانیانس تحصیلاتش را در رشته تجارت در تاشکند، حقوق را در عشق‌آباد و سینما را در روسیه انجام داد.[۸۸] و در سال ۱۳۰۸ به همراه دخترش زما (بازیگر فیلم حاجی آقا آکتور سینما) به ایران مهاجرت کرد.[۸۹] در سال ۱۳۰۹ مدرسهٔ آرتیستی سینما را که اولین مدرسهٔ سینمایی در ایران بود با نام پرورشگاه آرتیستی سینما را در تهران تأسیس کرد[۹۰] و در همین سال به عنوان نویسنده، کارگردان، بازیگر و تدوینگر اولین فیلم تاریخ سینمای ایران را به نام آبی و رابی را در هند پدیدآورد.[۹۱]

اوهانیانس در سال ۱۳۱۱ استودیو پرس فیلم را تأسیس کرد.[۹۲] شکست اقتصادی دومین فیلم او، حاجی آقا آکتور سینما موانعی جدی را در جهت پیگیری اهداف اوهانیانس موجب شد[۹۳] در سال ۱۳۱۷ از وی برای تأسیس یک مدرسهٔ سینمایی در کلکته دعوت شد[۹۴] و وی با قبول این دعوت و سفر به هند اولین مدرسهٔ سینمایی را در کلکتهٔ هند در سال ۱۳۱۸ تأسیس کرد[۹۵] وی چندین سال در هند اقامت داشت[۹۶] و در این مدت در آکادمی اختراعات و اکتشافات آسیا عضویت داشت[۹۷] و در آن فعالیت می‌کرد.[۹۸]

در سال ۱۳۲۶ به ایران بازگشت[۹۹] در سال ۱۳۳۰ به‌طور ظاهری اسلام آورد[۱۰۰] و با انتخاب نام پروفسور رضا مژده به کار درمان طاسی سر پرداخت[۱۰۱] و همچنین سعی در اختراع وسایلی کرد که موفقیت‌آمیز نبود.[۱۰۲] وی قصد داشت برای آموزش سینما به بانوان و خردسالان نیز کلاس تشکیل دهد که هیچگاه موفق به این کار نشد.[۱۰۳]

This article "اوانس اوهانیانس" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:اوانس اوهانیانس. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.
  1. [[#سینماسوره|]].
  2. [[#سینماسوره|]].
  3. [[#سینماسوره|]].
  4. [[#سینماسوره|]].
  5. [[#سینماسوره|]].
  6. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  7. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  8. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  9. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  10. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  11. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  12. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  13. تورانی، مدرسه آرتیستی سینما، چراغ اول.
  14. محمدزاده، خلیل (۱۳۷۶). «فیلم و سینما». اولین‌ها در ایران. انتشارات ورق. ص. ۵۹–۵۷. شابک ۹۶۴-۹۰۷۳۷-۳-۶. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
  15. اوانس اوگانیانس.
  16. اوانس اوگانیانس.
  17. اوانس اوگانیانس.
  18. اوانس اوگانیانس.
  19. اوانس اوگانیانس.
  20. اوانس اوگانیانس.
  21. اوانس اوگانیانس.
  22. اوانس اوگانیانس.
  23. اوانس اوگانیانس.
  24. اوانس اوگانیانس.
  25. اوانس اوگانیانس.
  26. اوانس اوگانیانس.
  27. اوانس اوگانیانس.
  28. اوانس اوگانیانس.
  29. اوانس اوگانیانس.
  30. اوانس اوگانیانس.
  31. اوانس اوگانیانس.
  32. چهره‌های معرفی شده در نمایشگاه هنرمندان ارمنی ایران.
  33. چهره‌های معرفی شده در نمایشگاه هنرمندان ارمنی ایران.
  34. چهره‌های معرفی شده در نمایشگاه هنرمندان ارمنی ایران.
  35. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  36. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  37. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  38. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  39. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  40. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  41. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  42. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  43. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  44. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  45. امید، فرهنگ سینمای ایران، ۵۷–۵۶.
  46. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  47. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  48. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  49. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  50. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  51. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  52. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۱۹.
  53. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  54. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  55. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  56. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  57. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  58. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  59. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  60. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  61. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  62. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  63. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  64. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  65. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  66. بهارلو، صد چهره سینمای ایران، ۲۰.
  67. ارامنه و سینمای ایران.
  68. ارامنه و سینمای ایران.
  69. ارامنه و سینمای ایران.
  70. ارامنه و سینمای ایران.
  71. ارامنه و سینمای ایران.
  72. ارامنه و سینمای ایران.
  73. ارامنه و سینمای ایران.
  74. ارامنه و سینمای ایران.
  75. ارامنه و سینمای ایران.
  76. ارامنه و سینمای ایران.
  77. ارامنه و سینمای ایران.
  78. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۶.
  79. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۶.
  80. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  81. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  82. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  83. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  84. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  85. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  86. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  87. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۷.
  88. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  89. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  90. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  91. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  92. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  93. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  94. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  95. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  96. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  97. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  98. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  99. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  100. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  101. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  102. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.
  103. سیدمحمدی، فرهنگ کارگردان‌های سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵۱.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]