You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

جنگ دشت شیر

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو


جنگ دشت شیر ( میداود ) و مبارزات ابوالقاسم خان بختیاري در رسانه های داخلی و خارجی بازتاب وسیع و گسترده ای داشته است ،68 سال از آن واقعه می گذرد.

جنگ دشت شیر در نیمه ی اول 1321 خورشیدی در منطقه ی میداود فعلی که سکونتگاه طوایف ممبینی و قراء همجوار آن شامل : طوایف زنگنه، تیره ی خواجه میری ایل بهمئی، بیگدلی و سایر طوایف جانکی(مانند:شیخ شاه منگشت ها)است رقم خورده و تا نیمه دوم سال 1322 ادامه پیدا کرد. رهبری این خیزش را ابوالقاسم خان بختیار، طراح عملیات علی اصغر خان پسر سردار فاتح و فرمانده قشون بختیاری بر عهده ی مهراب خان عجمی بوده است، در این جنگ علاوه بر طوایف ایل جانکی و بختیاری چهارلنگ بسیاری از دلیرمردان ایل هفت لنگ شامل بابادی، بهداروند، منجزی، دورکی باب و عالی محمودی و ... حضور داشتند. در این جنگ ایذه و قلعه تل، باغ ملک و میداوود از کنترل دولت مرکزی خارج شدند و قوای دولتی خلع سلاح و بخش وسیعی از خاک بختیاری از لردگان و اردل گرفته تا میداود و مناطق جانکی گرمسیر به تصرف بختیاری ها در آمد، و نظام خوانسالاری مجدا احیاء گردید و علی اصغر خان در منطقه نور آباد ایذه با علم کردن خیمه و خرگاه به رسم خوانین بزرگ به رتق و فتق امور رسیدگی می‌کرد.این حادثه زمانی رخ داد که رضا شاه از گردونه ی قدرت ساقط و توسط انگلیسی ها و دول متفق به جزیره موریس تبعید شده بود و محمدرضا پهلوی که جوانی کم تجربه بود به سلطنت می رسد و همزمان با آن شمال و جنوب ایران به اشغال ارتش های شوروی و انگلستان در می آید. موضع ایران که پیش از آن در راستای پشتیبانی و حمایت از آلمان هیتلری بوده است با شروع سلطنت محمد رضا پهلوی 180 درجه چرخش پیدا می کند و ایران به پل پیروزی متفقین تبدیل می شود. در چنین اوضاع و احوالی که با آزادی زندانیان سیاسی و اعطای آزادی های نسبی همراه بوده ،بسیاری از خوانین و سرکردگان عشایر که در تهران محبوس و تحت نظر بودند آزاد شدند. سقوط رضا خان شادی و شعف زایدالوصفی را در میان بختیاری ها بوجود آورد، ابوالقاسم خان بختیار در چنین اوضاع و احوالی با بسیج نیروهای عشایر بختیاری در صدد بر آمد با وارد کردن ضربات سهمگین مانع شکل گیری پهلوی گردد. استراتژی جنگی ابوالقاسم این بوده است که ایذه و باغملک و تمامی مناطق جانکی گرمسیر را به تصرف در بیاورد تا از این طریق ضمن نزدیک شدن به چاههای نفت آخرین میخ را در تابوت حکومت پهلوی بکوبد و ضمن تشجیع آلمانیها ضربه نهایی را به استعمار انگلستان وارد نماید.

ماموریت این مهم را به پسر عمویش علی اصغر خان( که در بین طوایف بختیاری ایذه و باغملک به علی عسگر خان معروف است) واگذار کرد، علی اصغر خان پس ورود به ایذه مورد استقبال شایان طوایف و بزرگان ایل قرار گرفت. شکوه و عظمت مراسم استقبال از علی اصغر خان باعث رعب و وحشت قوای دولتی شد. سرهنگ ملک مرزبان که فرماندهی دژ نظامی چهار برجی را بر عهده داشت از منطقه خارج شد و بدون هیج مقاومتی شهرستان ایذه از کنترل دولت خارج و به تصرف سپاهیان ابوالقاسم خان درآمد.

اقدام بعدی علی اصغر خان تصرف قلعه تل بود به همین منظور طی التیماتومی به سرگردعبدی فرمانده قشون دولتی در قلعه هشدار داد که اگر قوای نظامی تسلیم نشوند سواران بختیاری دست به اقدامات قهر آمیز خواهند زد. اما سرگرد عبدی حاضرنبود تسلیم بشود. قوای نظامی که در قلعه ی باستانی و استراتژیک محمد تقی خان چهارلنگ مستقربودند. دست به مقاومت زدند. سواران بختیاری قلعه را به محاصره کامل در آوردند، علی اصغر خان در تنگ ناشلیل یک شورای نظامی تشکیل داد و 500 سوار و تفنگچی به قلعه تل اعزام کرد، محاصره نظامیان 15 روز به درازا کشید. در این مدت خوانین کیانی و در راس آنها فرج الله خان و شکرالله خان کیانی در بسیج و یکپارچه کردن طوایف جانکی، ممبینی و بهمئی نهایت اهتمام را داشته اند. هواپیماه های نظامی عملیات امداد، آذوقه رسانی و رسانیدن مهمات را به محاصره شدگان قوای دولتی در قلعه ی باستانی قلعه تل را هدایت می کردند، قلعه تل چندین بار توسط هواپیماههای نظامی بمباران شد، این بمباران ها هیچگونه خللی در روحیه سواران بختیاری نتواست ایجاد نماید. ابوالقاسم خان که به آلمانی ها گرایش داشت انگلیسی ها و دول متفق را به شدت به هراس انداخت. یک ایستگاه رادیویی توسط کارشناسان آلمانی که متواری بودند در خاک بختیاری شروع به فعالیت کرد. رادیو بی بی سی و مطبوعات اروپایی و آمریکایی از آشوب بختیاری سلسله گزارشات مفصلی را به چاپ رسانیدند. از جانب این رسانه به افکار عمومی و زمامداران هشدار می دادند که اگر جلوی حرکت ابوالقاسم خان گرفته نشود منجر به اختلال در چاههای نفت خواهد شد که این امر برای انگلستان و شوروی بسیار خطرناک و مخاطره آفرین است و میتواند بر سرنوشت جنگ تاثیر بگذارد. انگلیسی ها که بیم آن راداشتند چاههای نفت از کنترلشان خارج بشود به دولت مرکزی فشار آوردند که با سرعت هر چه تمام تر با اعزام قوای نظامی شورش ابوالقاسم خان را سرکوب نمایند. در همین راستا دیوان بیگی استاندار خوزستان به یک ستون نظامی مجهز به ادوات با تجهیزات کامل ماموریت ویژه داد از مسیر اهواز به رامهرمز و از آنجا به رودزرد و میداوود عزیمت نموده و قوای محاصره شده در قلعه تل را نجات، شورش را سرکوب و آرامش را به منطقه جانکی گرمسیر و ایذه بر گردانند، اما قبل از آنکه قوای دولتی وارد رودزرد بشوند، ملا فرج الله رحمانی، ملا محمد حسین تقی پور، آ مهراب کردزنگنه، ملا درویش مسیحی ممبینی، ملا حسن گودرزی، ملا علیداد تقی پور و... بسیاری از بزرگان تیره ی خواجه میری و بیگدلی متحد و متفق شدند که با تمام توان مانع ورود قوای دولتی بشوند همچنین یک فوج سوار به فرماندهی مهراب خان عجمی از طرف علی اصغر خان ماموریت پیدا کرد به مناطق رود زرد و میداوود بروند و در کنار دلیرمردان طوایف جانکی خصوصا طوایف ممبینی مستقر در میداود و تیغن، کردزنگنه، خواجه میری و بیگدلی آخرین ضربه را به قوای دولتی وارد نمایند.

استراتژی مهراب خان به تله انداختن نظامیان تحت امر سرگرد کشورپاد مستقر در رودزرد بود. در همین راستا سواران بختیاری در یک شبیخون در شمال میداوود در منطقه ای که به دره گاو مردار معروف است، قوای دولتی را به محاصره در آوردند و در یک حمله‌ی گازانبری تلفات سنگینی به قوای دولتی وارد نمودند. سرسختی و رشادتی که سواران بختیاری از خود نشان دادند عرصه را به تمام معنا بر قوای دولتی تنگ کردند. در این شبیخون آمهراب عجمی و خداداد بهداورند کشته شدند. سرگرد کشور پاد در یک تصصمیم منفعلانه به طرف منطقه دشت شیر عقب نشینی کرد. سواران بختیاری عملیات تعقیب و گریز را ادامه دادند. و طی یک زد و خورد شدید 200 نفر از نظامیان و 100 نفر از سواران بختیاری کشته شدند و مابقی قوای نظامی خلع سلاح و متواری شدند. غلبه ی بختیاری ها بر قوای دولتی، انگلیسی ها را به شدت به هراس انداخت زیرا بیم آن را داشتند که کنترل چاههای نفت بدست بختیاری ها بیفتد. به همین جهت به دیوان بیگی استاندار خوزستان فشار آوردند که به هر طریق ممکن غائله دشت شیر را پایان بدهند. در همین راستا یک ستون نظامی نیرومند و تازه نفس به منطقه اعزام شدند، اما سواران بختیاری با به کمین انداختن قوای تازه نفس دولتی توانستند ضربات مهلکی به آنها وارد نمایند. سرگرد کشور پاد با وجود نیروهای کمکی تازه نفس نتوانست کاری از پیش ببرد و از ترس محاصره و تحمل تلفات بیشتر مجبور به عقب نشینی شد و با این اقدام توانست باقی مانده ی نیروهای تحت امرش را از مهلکه نجات بدهد. در این نبرد دلیرمردانی چون کریم رحمانی (ممبینی)، مهراب خان عجمی و...کشته شدند.

خبر عقب نشینی سرگرد کشور پاد به رامهرمز و استیلای قوای بختیاری بر مناطقی از لردگان و جانکی سردسیر گرفته تا ایذه و جانکی گرمسیر و رامهرمز دولت مرکزی را بر آن داشت در قالب یک نقشه ی دقیق و حساب شده شامل اعزام قوای قهریه، فعال کردن دیپلماسی تفرقه و برقرار کردن مذاکرات پنهان با ابوالقاسم خان و همچنین رقبای سرسخت ایشان فاز جدیدی رقم خورد. قوای دولتی صبر کردند تا کوچ بهاره شروع بشود، درست زمانی که عشایر جانکی گرمسیر و بهمئی به سردسیر رفته بودند یک تیپ نظامی به فرماندهی سرتیپ همایونی فرمانده لشکر خوزستان به منطقه اعزام شد. همزمان با استقرار قوای دولتی در منطقه از طرف دولت مرکزی مرتضی قلی خان صمصام به عنوان فرماندار شهرکرد منصوب می شود. منصوب کردن مرتضی قلی خان به عنوان فرماندار شهرکرد، تیر خلاص دیگری بود به قوای بختیاری و سر آغاز یک جنگ حیدری و نعمتی و کاشتن بذر تفرقه و نفاق در میان بختیاری ها بود، همچنین سرلشکر جهانبانی و فضل الله علی آبادی از طرف دولت مرکزی ماموریت پیدا می نمایند که با ابوالقاسم خان وارد مذاکره مستقیم شوند. مرتضی قلی خان صمصام نیز برای راضی کردن ابوالقاسم خان تعداد و سیعی از خوانین بختیاری را واسطه قرار داد تا ابوالقاسم خان را قانع و ترغیب نمایند که با دولت وارد مذاکره شود. از طرف دیگر احمد قوام دوست دیرین ابوالقاسم خان از نخست وزیری استعفاء داده بود. در چنین اوضاع و احوالی قوای تحت فرمان سرهنگ همایونی موفق به بازپسگیری تمام مناطق تحت کنترل قوای بختیاری شد. ابوالقاسم خان پس مذاکرات مفصلی که با سرلشکر جهانبانی داشت به اصفهان اعزام و با هواپیما به تهران انتقال داده شد، ابتدا به مدت 5 سال نفی بلد ( تبعید ) می شود و متعهد می گردد که بدون اجازه از تهران خارج نشود البته بعد ها با وساطت علی آبادی و سرلشکر جهانبانی مورد تفقد قرار می گیرد و مواجبی نیز به ایشان اختصاص داده می شود.

دیگر جنبش های ابوالقاسم خان بختیار[ویرایش]

البته ابوالقاسم خان بعد از یک غیبت 2 ساله مجددا ایل بختیاری را به خروش در آورد و در سال 1325 با همراهی ناصرخان قشقایی حرکت نهضت جنوب را تشکیل داد. علت تشکیل نهضت جنوب که یک پیمان اتحاد میان اقوام بختیاری، قشقایی، بهمئی و کهگلویه و بویر احمد و عرب و... بوده است و این پیمان در راستای فشار آوردن به دولت مرکزی برای پایان دادن به غائله ی آذربایجان و برچیده کردن دولت پیشه وری به مرکزیت تبریز بوده است.

برخی از پژوهشگران بر این باورند که اگر جریان نهضت جنوب و حرکت ابوالقاسم خان و خوانین قشقایی صورت نمی گرفت، این امکان وجود نداشت که یکبار دیگر آذربایجان به آغوش وطن برگردد. البته عده ای دیگر از صاحب نظران جریان نهضت جنوب را ساخته و پرداخته ی انگلستان گ می دانند. صرف نظر از این قبیل گمانه زنی ها، حرکت بختیاری ها را نمی توان نادیده گرفت به هر حال این اقدامات در نهایت منجر به حفظ تمامیت ارضی و مانع فروپاشی و تجزیه ایران شده است.

تصنیف مر جنگه ، مرجنگه ...و تصنیف جنگ شیر من دشت شیر داره تماشا و...در سراسر ایل بختیاری شهرت و آوازه ی جنگاوری های ایل بختیاری به رهبری ابوالقاسم خان را یاد آوری می نماید .

این تصنیف ها توسط شاعران و سرایندگان محلی سروده شده اند و چون از اعماق قلب ها بر آمدند چه زیبا بر دلها نشستند.

منابع[ویرایش]

گفته ها و مقالات محمد شریفی

  • امان، دیتر. بختیاری‌ها: عشایر کوه نشین ایرانی در پویه تاریخ.
  • اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۰ش.
  • اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش.
  • امام شوشتری، محمدعلی، تاریخ جغرافیایی خوزستان، تهران، ۱۳۳۱ش.
  • امان، دیتر، بختیاری‌ها: عشایر کوه‌نشین ایرانی در پویهٔ تاریخ، ترجمهٔ محسن محسنیان، مشهد، ۱۳۶۷ش.
  • بابن، س؛ و فردریک هوسه، سفرنامهٔ جنوب ایران، ترجمهٔ محمدحسن اعتمادالسلطنه، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • بدلیسی، شرف خان، شرف‌نامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۴۳ش.
  • جعفری، عباس، دائرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
  • مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • دیگار، ژان پیر و اصغر کریمی، «مال: کوچک‌ترین واحد تولید، بوهون: کوچک‌ترین واحد مصرف در ایل بختیاری»، نامهٔ نور، تهران، ۱۳۵۹ش، شماره ۱۰–۱۱.
  • راولینسن، هنری، سفرنامه، ترجمهٔ سکندر امان‌اللٰهی بهاروند، تهران، ۱۳۵۶ش.
  • سردار اسعد، علیقلی و عبدالحسین سپهر، تاریخ بختیاری، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۶ش.
  • سرشماری اجتماعی-اقتصادی عشایر کوچنده (۱۳۶۶ش)، نتایج تفصیلی، ایل بختیاری، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۶۷ش.
  • صفی‌نژاد، جواد، لرهای ایران، تهران، ۱۳۸۱ش.
  • فرهنگ جغرافیایی آبادی‌های کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۰ش.
  • قائم‌مقامی، جهانگیر، «عشایر خوزستان: قبایل جانکی»، یادگار، تهران، ۱۳۲۵ش، س ۳، شماره ۳، ۵، ۹، ۱۰.
  • گارثویت، ج.ر. تاریخ سیاسی-اجتماعی بختیاری، ترجمهٔ مهراب امیری، تهران، ۱۳۷۳ش.
  • نجم الدوله، عبدالغفار، سفرنامهٔ خوزستان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۱ش.
  • Field H. , Contributions to the Anthropology of Iran, Chicago, 1939.

This article "جنگ دشت شیر" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:جنگ دشت شیر. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.



Read or create/edit this page in another language[ویرایش]