فرار (رمان)
فرار (رمان) | |
---|---|
نویسنده | محمدرضا نظری دارکولی |
ناشر | شرکت کتاب |
محل نشر | ایالات متحده آمریکا - لس آنجلس |
چاپ | نخستین چاپ: ۱۳۹۳ |
شابک | ۹۷۸-۱-۵۹۵۸۴-۴۶۰-۶ |
زبان | زبان فارسی |
تعداد جلد | یک جلد |
فرار (به انگلیسی: Farar) داستان بلند محمدرضا نظری دارکولی، نویسنده و منتقد ادبی [۱][۲]در سال۲۰۱۴ میلادی معادل ۱۳۹۳خورشیدی معادل ۲۵۷۳ ایرانی خورشیدی در لس آنجلس آمریکا توسط انتشارات شرکت کتاب[۳] به چاپ رسید.
مقدمه[ویرایش]
دکتر بهرام مقدادی، مترجم و استاد بازنشسته ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران و استاد سابق ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیای آمریکا در رمان «فرار» مقدمهای نوشته است[۴] که در آن جهاننگری محمد رضا نظری دارکولی را با کافکا مقایسه کرده است.
متن مقدمهی دکتر بهرام مقدادی در رمان فرار:[ویرایش]
رمان «فرار» نوشتهی محمدرضا نظري داركولی درست مانند داستان مسخ فرانتس كافكا روايتگر تنهايي بشر است. در داستان مسخ وقتي گرهگوار سامسا به حشرهاي تبديل ميشود، با وجود اينكه نانآور خانواده است، اما همهی اهل خانه او را طرد میكنند. خواهرش میگويد: «بهتر است فردا او را دم در بگذاريم تا خاكروبهای او را همراه آشغالها با خود ببرد. آخر او به چه دردی میخورد؟!» در رمان «فرار» نيز ارژن از اطرافيان و حتی از خودش متنفر شده است او حتي از خودش میگريزد و با خود بيگانه شده است. رمان «فرار» از طرفی همچون داستان پزشك دهكدهی كافكا شخصيتی را برای ما تصوير میكند كه زندگی عشق و ميل خود را فدای حرفهی خود میكند. در پزشك دهكده، پزشك تمام زندگی و عشق خود را فدای حرفهی طبابت میكند اما میبينيم كه زندگی و عشق خود را میبازد و در طبابت نيز موفق نمیشود. چنان كه مريضاش میميرد. در رمان فرار نيز ارژن تمام عشق وزندگی خود را فدای حرفهی نويسندگی خود میكند اما در نهايت هر دو را از دست میدهد و میميرد.
اين رمان جوانی را برای خواننده تصوير میكند كه نه راه فرار دارد، نه تفريح میكند و نه اميد به آينده دارد و تمام روزهای زندگیاش تكراری شده است.
هيچ تحول و تنوعی در زندگی او نيست. زندگي او با مرگ فرقی ندارد.
نه كاری و نه شغلی دارد كه خودش را سرگرم كند و نه اميدی به پيشرفت دارد. چرا كه « كفشهای او تنگ است» و اين يعنی موانعی وجود دارند.
ارژن آدم برفی میسازد. آدم برفی بر روی قبرهای مردگان. آدم برفیهايی كه همانند اصلشان بیتفكر و سرد هستند.
يكی از تصويرهای گويای اين رمان تصوير عقربی است كه اگر دور تا دور آن را نفت بريزيم به طوری كه عقرب در وسط قرار گيرد و آنگاه آن را مشتعل كنيم، عقرب از ترس سوختن به هر طرف میرود و در پايان كار چون راه فراری پيدا نمیكند به خودش نيش میزند و به اصطلاح خودكشی میكند. مانند انسانی كه تمام راههای فرار را بر روی خود بسته میبيند و در اينجا ارژن. رمان « فرار» نوشتهی محمدرضا نظری داركولی يك رمان نمادين است و بايد بارها خوانده شود.»
جستارهای وابسته[ویرایش]
تعاریف تازه در ادبیات داستانی - محمدرضا نظری دارکولی - سیمنار عناصر داستان دانشگاه تهران
سخنرانی محمد رضا نظری دارکولی - دانشگاه تهران
تعاریف تازه در ادبیات داستانی - محمد رضا نظری دارکولی - سیمنار عناصر دانشگاه فردوسی مشهد
مردی که قبر پدرش را فروخت شناسنامه ایران است
معرفی کتاب دبیر بخش داستان لکنا در سوئد
تحلیلی بر چند داستان کوتاه ریچارد براتیگان
منبع[ویرایش]
- ↑ Behnegarsoft.com (۲۰۱۱-۱۲-۲۴). «داستان چیست ؟ | ایبنا». خبرگزاری کتاب ايران (IBNA). دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۴.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «نماد و نمادسازي در داستان | ایبنا». www.ibna.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۴.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ «Ketab Corp. Ketab Corp. First Iranian Bookstore». www.ketab.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۰۴.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
- ↑ "بهرام مقدادی". ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد. 2019-04-10.صفحه پودمان:Citation/CS1/en/styles.css محتوایی ندارد.
This article "فرار (رمان)" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:فرار (رمان). Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.