وامواژههای فارسی در پشتو
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
در زبان پشتو واژههای فارسی بسیار است و دلیل آن ریشهٔ مشترک آنها و نبودن واژههای کافی است.[نیازمند منبع]
ادعا شدهاست[الفاظ طفرهآمیز] که تقریباً شصت درصد واژگان زبان پشتو از زبان فارسی گرفته شدهاست.[۱]
فهرست واژهها[ویرایش]
معادل بعضی از این واژهها در پشتو وجود دارد، اما این واژهها هم کاربرد دارند و همچنان بعد از به وجود آوردن واژههای جدید و جایگزین نمودن آنها با این واژهها در زبان پشتو این واژهها باقی ماندند.
- آرام
- آزادی
- آسمان
- ارزښت (ارزش)
- اشتها
- اندازه
- انګور (انگور)
- اوبه (آب)
- بادام
- باران
- بدبخت
- بیکار
- برابره (برابر)
- پرهیزګار (پرهیزگار)
- پیاز
- پیدا
- تنبل
- توان
- جشن
- خدا
- خراب
- خوراک
- خوشحال
- ځای (جای)
- ځوان (جوان)
- ځیرک (زیرک)
- درګاه (درگاه)
- روان
- روژه (روزه)
- رنګ (رنگ)
- زخم
- زیان
- سخت
- سرکښ (سرکش)
- سینه
- عشق
- کار
- کاهو
- کمزور
- ګام (گام)
- ګل (گل)
- ګناه (گناه)
- مبارک
- میوه
- نیم
- هندوانی (هندوانه)
- هنر
- هوا
- هوښیار (هوشیار)
- هیڅ (هیچ)
پانویس[ویرایش]
- ↑ معرفی و نقد کتاب: واژههای مشترک زبانهای فارسی و پشتو، صص ۳۱۷–۳۲۲.
منابع[ویرایش]
- لغتنامه دهخدا
- فرهنگ فارسی معین
- «معرفی و نقد کتاب: واژههای مشترک زبانهای فارسی و پشتو (سید قیوم سلیمانی)». سیاست خارجی (۶۵): صص ۳۱۷–۳۲۲. ۱۳۸۲.صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.
This article "وامواژههای فارسی در پشتو" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:وامواژههای فارسی در پشتو. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.