You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

گریگور ظهراب

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو

گریگور یک سیاستمدار و حقوقدان تأثیرگذار ارمنی اهل استانبول بود ظهراب در ۲۶ ژوین ۱۸۶۱ در یک خانواده متمول در بشیکتاش (استانبول), استانبول به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خویش را در یک مدرسه محلی کلیسای کاتولیک ارمنی به اتمام رساند. وی مدرک مهندسی عمران از مؤسسه گالاتاسرای دریافت نمود؛ ولی در آن رشته فعالیت ننمود. بجای آن وی در مدرسه تازه تأسیس حقوق ثبت نام نمود.

قوکاسیان، هراند (۱۳۴۷). «گریگور زهراب» (۳۸): ۲۶–۲۵. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)صفحه پودمان:Citation/CS1/fa/styles.css محتوایی ندارد.[ویرایش]

وی در سال ۱۸۶۱ در قسطنطنیه بدنیا آمد پدرش یکی از منتقدین و ثروتمندان قسطنطنیه بود و فرزندان خود را برای تحصیل به فرانسه اعزام می‌داشت. بهمین لحاظ بود که زهراب پس از طی آموزش نخستین و متوسطه در زادگاه خود راهی فرانسه شد و در دانشکده حقوق پاریس بتحصیل و مطالعه پرداخت و همین امر باعث شد که بعدها در اکثر نوشته‌هایش خاطرات دوران وکالت خود را با قلمی شیوا و روان منعکس سازد.

زهراب بسال ۱۸۷۷ وارد فعالیت‌های اجتماعی و مبارزات سیاسی و اقتصادی شد و در سال ۱۸۸۳ نخستین کتاب خود را در موضوعات حقوقی چاپ و منتشر ساخت و از همان تاریخ بشغل وکالت مشغول شد و بعدها نیز دو کتاب دیگر در همین رشته نشر داد که یکی از آنها را بزبان فرانسه در پاریس بچاپ رسانید.

زهراب در شغل وکالت دعاوی در اندک مدت شهرت فراوانی کسب کرد سلاخ‌های او در دادگاه‌ها قدرت بیان بی نظیر و نیروی منطق آهنین اش بود که با آنها از حقوق حقه موکلیم خود بی آنکه ملیت‌ها آنها را در نظر آورد بدفاع برمی‌خواست.

دوران فعالیت سیاسی زهراب همزمان با حکومت سلطان عبدالحمید عثمانی در قسطنطنیه بود. پیکار پی گیر و کوشش همیشگی او در برابر ظلم و ستم و بیداد باعث گردید که وی از طرف سازمان‌های حکومت عبدالحمید بخارج از ترکیه تبعید گردد.

زهراب در خصوص دادرسی تاریخی دریفوس در پاریس که تاریخ تشکیل آن مقارن همین زمان بود از ظلم و …

گریگور ظهراب
Գրիգոր Զոհրապ
زادروز ۲۶ ژوئن ۱۸۶۱
کنستانتینوپل،
مرگ ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۱۵ (۵۴ سال)
اورفا، امپراطوری عثمانی
ملیت ارمنستان ارمنی
محل زندگی کنستانتینوپل
علت مرگ از قربانیان نسل‌کشی ارمنی‌ها
رویدادهای مهم عضو مجلس مبعوثان (امپراطوری عثمانی)
پیشه نویسنده، وکیل، سیاستمدار
سبک نوشتاری رئالیسم
فرزندان دولورس ظُهراب لیبمان

زندگی‌نامه[ویرایش]

ظهراب می‌گوید:

ادبیات که تصویر انسان و زمان و مکان اوست اگر از حقایق زندگی واقعی، بویژه حقایق ساده اما ارزشمند، دور شود، نخواهد توانست نقش اصلی خود را ایفاء کند. زیر که حماسه‌ها و دردهای بدون کلام و اشک‌های نامرئی در واقعیت‌های ساده نهفته‌اند و در زندگی زیبایی و ناهنجاری تنگاتنگ به هم پیوسته‌اند.

دستگیری و قتل[ویرایش]

وی در اوائل نسل‌کشی ارمنیان از سوی دولت ترکیه بازداشت شد و برای محاکمه در دادگاه نظامی به دیاربکر فرستاده شد. اما در راه، در مکانی در حومهٔ اورفا که کاراکوپرو (Karaköprü) یا شیطان دره (Şeytanderesi) نامیده می‌شود، توسط گروهی از راهزنان به رهبری چرکس احمد، خلیل و ناظم، در زمانی میان روزهای ۱۵ تا ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۱۵ به قتل رسید.[۱][۲]

طلعت پاشا که از برنامه‌ریزان اصلی نسل‌کشی ارمنی‌ها به حساب می‌آید روابط دوستانه‌ای با گریگور ظهراب داشت. امّا این همه مانع نشد که سی‌وهشت روز بعد از دستگیری‌های ۲۴ آوریل، ظهراب و واردگِس هم به همان سرنوشت گرفتار آیند و خود تبعید و به شکل وحشیانه‌ای به قتل برسند.

کتابشناسی[ویرایش]

برخی از آثار گریگور ظُهراب عبارت است از:

  • نسل نابودشده (Անհետացած սերունդ մը)، یکی از شاهکارهای نثر رئالیستی در ادبیات ارمنی
  • چهره‌های آشنا (Ծանօթ դէմքեր)، نمایشنامه‌ای که در آن به ترسیم چهره‌های برجستهٔ زمان خود پرداخته‌است،
  • از خاطرات مرد مسافر (Ուղեւորի օրագրէն)، در رابطه با سفرهایش به اروپا و تأثیرات این سفرها بر وی.

از گریگور ظُهراب همچنین مجموعه‌ای از داستان کوتاه به زبان فارسی ترجمه شده و با مشخصات زیر به چاپ رسیده‌است:

  • ظُهراب، گریگور، هفده داستان، ترجمهٔ آلبرت برناردی، بنیاد ادبی برادران طوماسیان، دی ماه ۱۳۴۲.

همچنین شماری از اشعار وی در مجموعه‌ای با مشخصات زیر به زبان فارسی چاپ شده‌است:


احمد نوری‌زاده[ویرایش]

گریگور زوهراب (ظهراب) شاعر، نویسنده، ادیب، حقوقدان، سیاستمدار و روزنامه‌نگار، یکی از درخشان‌ترین چهرهای مکتب ادبی رئالیسم انتقادی ارمنی است. زوهراب در مقالات ادبی-انتقادی خود پیوسه به نویسندگان و شاعران توصیه می‌کرد اگر نمی‌خواهند تنها خوانندگان آثارشان خودشان باشند، باید به میان مردم بروند و با دردها و رنج‌ها، شادی‌ها و آرزوها، با برداشت‌های مردم از زندگی و جامعه آشنا شوند. با زندگی و ضرورت‌های آن و نیازهای واقعی و تاریخی مردم آشنا شوند. در روند زندگی اجتماعی تأثیر بگذارند و با زمانهٔ خود همگام باشند.

گریگور زوهراب معتقد بود که هنر و ادبیات بدون محتوای اجتماعی ارزشی ندارد و اهمیت اساسی هنر و ادبیات در نقش اجتماعی آن نهفته‌است. هنر باید پا به پای علم هر لحظه، جهان را نوسازی و بازسازی کند. تنها آن هری اصیل است که از نیازها و ضرورت‌های زمانه و جامعه مایه گیرد. هنر باید آئینه ای باشد که زندگی واقعی مردم را باز می‌تاباند.

زوهراب می‌گوید: {{گفتاورد|«ادبیات که تصویر انسان و زمان و مکان او است اگر از حقایق زندگی واقعی، بویژه حقایق ساده اما ارزشمند، دور شود، نخواهد توانست نقش اصلی خود را ایفا کند. زیرا که حماسه‌ها و دردهای بدون کلام و اشک‌های نامریی در واقعیت‌های ساده نهفته‌اند و در زندگی زیبایی و ناهنجاری تنگاتنگ به هم پیوسته‌اند.

از ویژگی‌های هنر گریگور زوهراب احساس و درک هنرمندانهٔ زیبایی و انتقال آن …، ,,,

This article "گریگور ظهراب" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:گریگور ظهراب. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]