You can edit almost every page by Creating an account. Otherwise, see the FAQ.

آیه ابتلای ابراهیم

از EverybodyWiki Bios & Wiki
پرش به:ناوبری، جستجو


الگو:جعبه اطلاعات آیه آیه ابتلای ابراهیم، آیه ۱۲۴ سوره بقره دربارهٔ آزموده شدن ابراهیم و رسیدن او به مقام امامت است.

محتوا و ساختار[ویرایش]

متن آیه:[۱]

﴿وَإِذِ ابْتَلَیٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾ ۱۲۴

ترجمه آیه:[۲]

«هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایش‌ها برآمد؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم، ابراهیم گفت: از فرزندان من نیز امامانی قرار بده خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد.» ۱۲۴

شروع موضوع این آیه مربوط به بخش‌هایی از داستان‌های ابراهیم در آیات قبل تر است و همچنین نسبت به آیات راجب حج، و بیان این که در خلال آن دربارهٔ دین حنیف و مراتب آن به میان آمده، مرتبه اول بیان اصول معارف اسلامی و مرتبه دوم اخلاق و مرتبه سوم احکام فرعیه که همه اینها به‌طور ضمنی در آن آیات آمده‌است. همچنین آیات نام‌برده این معنا را نیز دارند که خدا ابراهیم را به چند خصیصه اختصاص داده، به امامت، به بنا کردن کعبه و بعثتش برای دعوت به دین توحید.[۳]

امتحان ابراهیم[ویرایش]

به گفته قرائتی در تفسیر نور و قرشی در قاموس القرآن، ابراهیم در هر آزمایشی که موفّق می‌شد، به مقامی می‌رسید؛ در مرحله نخستین، عبداللّه شد. سپس به مقام نبی اللهی رسید. و پس از آن رسول اللّه، خلیل اللّه و در نهایت به مقام امامت رسید.[۴][۵] به گفته طباطبایی، مفسر شیعه، امتحان جز به صورت عملی صورت نمی‌گیرد و کلمات نشان دهنده آن است که در این آیه کلمه ابتلاء و بلاء یک معنی دارند، و اثر این امتحان این است که صفات باطنی انسان را از قبیل اطاعت و شجاعت و سخاوت و عفت و علم و مقدار وفاء، و نیز صفات متقابل این نامبرده را ظاهر سازد. به همین جهت امتحان، جز به صورت عملی صورت نمی‌گیرد. اگر در آیه مورد بحث منظور از امتحان ابراهیم به وسیله کلمات بوده و منظور از کلمات الفاظ بوده باشد، باز به این علت است که الفاظ وظائف عملی برای او معین می‌کرده‌است.[۶]

نوع امتحان[ویرایش]

درباره نوع امتحان روایات مختلفی وجود دارد.

از ابن عباس در اين باره سه تفسير نقل شده است: ۱. خصال يا سنت هاى دهگانه اى است كه به نظافت و طهارت بدن ارتباط دارند; ۲. سى خصلت يا دستورالعمل از شريعت اسلامى است[persian-alpha ۱] ; ۳. مناسك حج است. حسن بصرى گفته است: كلمات عبارتند از: احتجاج ابراهيم با پرستشگران ستارگان، ماه و خورشيد ، افكندن وى در آتش، هجرت از زادگاه و ذبح فرزندش اسماعيل. ابوعلى جبايى گفته است: مقصود، آزمون ابراهيم به طاعات عقلى و شرعى است. مجاهد گفته است: مقصود از كلمات جمله: (قالَ إِنّى جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً) و آيات پس از آن است. به گفته مجاهد، امامت يكى از موارد امتحان ابراهيم بوده است، نه مقامى كه پس از امتحان به وى عطا شده باشد.[۷]

امين الاسلام طبرسى پس از نقل موارد ياد شده، گفته است: آيه همه اين موارد می‌تواند باشد.[۸] سید محمدحسین طباطبايى به دليل اين كه در قرآن اطلاق كلمات بر بخش هايى از كلام معهود نيست، ديدگاه مجاهد را در خور اعتنا ندانسته است.[۹] ابن كثير نیز نظريه مجاهد را مخالف سياق دانسته و بقيه موارد را احتمال داده است.[۱۰] طبرى پس از نقل اين موارد گفته است: احتمال دارد همه موارد ياد شده مقصود باشد و يا برخى از آنها ، زيرا در اين باره روايت معتبرى در دست نيست.[۱۱] به گفته طباطبایی هر چند در قرآن مقصود از كلمات بيان نشده است، ولى از آيه برداشت می‌شود كه كلمات هر چه بوده، در اثبات و اظهار شايستگى ابراهيم براى نيل به مقام امامت تأثير داشته است.[۱۲] به گفته دانشنامه کلام اسلامی و جعفر سبحانی در منشور جاوید امتحان‌هايى چون افكنده شدن در آتش توسط نمرود، هجرت از وطن و اسكان خانواده خويش در سرزمين خشك و سوزان حجاز و ذبح فرزند از جمله كلمات و آزمون هاى مورد نظر در آيه مى‌باشد. اين نكته نيز روشن است كه آزمون هاى ياد شده در دوران نبوت و رسالت ابراهيم انجام گرفته است.[۱۳][۱۴]

امامت[ویرایش]

خداوند امامت را بعد از امتحان‌هایى که از ابراهیم کرد به او داد، این امتحانات همان انواع بلاهایی بوده که در زندگى به آن مبتلا شد و قرآن به آن‌ها اشاره کرده‌است.[۱۵] به گفته طباطبایی امامت ابراهیم غیر نبوت او بوده‌است. انى جاعلک للناس اماما، امام یعنى مقتدا و پیشوائى که مردم به او اقتداء نموده، در گفتار و کردارش پیرویش کنند.[۱۶]

زمان به امامت رسیدن[ویرایش]

به گفته طباطبایی، ابراهیم در اواخر عمر به امامت رسید و اذ ابتلى ابراهیم ربه اشاره دارد به این که خدا مقام امامت را به او داد و این واقعه در اواخر عمر ابراهیم اتفاق افتاده، در دوران پیریش و بعد از تولد اسماعیل و اسحاق و بعد از آنکه اسماعیل و مادرش را از سرزمین فلسطین به سرزمین مکه منتقل کرد، و بعضى از مفسرین نیز متوجه این نکته شده اند، چون بعد از جمله: انى جاعلک للناس اماما از آن جناب حکایت فرموده که گفت: (و من ذریتى) و اگر داستان امامت قبل از بشارت ملائکه به تولد اسماعیل و اسحاق بود، ابراهیم علمى و حتى مظنه‌اى به اینکه صاحب ذریه می‌شود نمی‌داشت. چون حتى بعد از بشارت دادن ملائکه باز آن را باور نکرد و در جواب ملائکه سخنى گفت که نا‌امیدى از فرزنددار شدن از آن پیدا است.[۱۷][persian-alpha ۲]

عصمت[ویرایش]

طبق اعتقاد شیعه عصمت شرط اساسی برای تمام انبیا و امامان محسوب می‌شود که دایره عصمت آنها شامل عصمت از جمیع گناهان صغیره و کبیره (عمدا و سهوا) و در تمام دوران عمرشان (قبل و بعد از تصدی مقام نبوت یا امامت) می‌شود؛ بر این اساس آنان از هر خطا و اشتباهی مبرا و معصوم هستند.[۱۸]

به گفته قرائتی این آیه یکی از آیاتی است که پشتوانه فکری و اعتقادی شیعه قرار گرفته است که امام باید معصوم باشد و کسی که لقب ظالم بر او صدق کند، به مقام امامت نخواهد رسید.[۱۹] طباطبایی هم عصمت را لازمه امامت می داند.[۲۰]

به گفته سید مرتضی و فاضل مقداد، مفسران شیعه، طبق (لا يَنالُ عَهدى الظالمين) كسى كه مرتكب گناه شود، ظلم كرده است، زيرا حدود الهى را نقض نموده و به نص قرآن و هر كس از حدود الهى تجاوز كند، ستمكار است[persian-alpha ۳] ظالم مى باشد. و مقصود از عهد، امامت است؛ زيرا پيش از آن، جمله: (إِنّى جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً) آمده است، و ابراهيم مقام امامت را براى فرزندان خود درخواست كرد و خداوند گفت: عهد من به ظالمان نمى رسد. اگر مقصود از عهد ، امامت نباشد، پاسخ با سوال هم آهنگ نخواهد بود.[۲۱]

به گفته طباطبایی، كسانى كه مرتكب گناه گردند و سپس توبه كنند از عهد امامت بهره‌اى نخواهند داشت؛ در یک تقسيم بندى کلى ذریه ابراهیم را به چهار دسته مى توان تقسيم كرد: ۱. کسانى كه در آغاز زندگى ظالم بوده، سپس توبه مى‌کنند و تا پايان زندگى راه ظلم نمی‌کنند. ۲. كسانى كه در آغاز زندگى ظالم نيستند، ولى در ادامه ظالم مى شوند و اين رويه تا پايان زندگى آنان ادامه مى يابد. ۳. كسانى كه از آغاز تا پايان زندگى ظلم می‌کنند. ۴. كسانى كه هيچ گاه در زندگی ظلم نمی‌کنند. بدون شک ابراهيم براى دسته دوم و سوم از ذريّه خود از خداوند درخواست امامت نكرده است، آنچه مورد سؤال او قرار گرفته باشد دسته اول و چهارم است، از سوى ديگر، جمله (لا يَنالُ عَهدى الظالمين) بيانگر آن است كه گروه نخست از عهد امامت بهره‌اى ندارند. بنابراين، تنها گروه چهارم بهره‌مند از امامت مى باشند؛ يعنى كسانى كه هيچ گاه مرتكب كارى نمى شوند كه مصداق ظلم باشد.[۲۲][۲۳]

جستارهای وابسته[ویرایش]

یادداشت[ویرایش]

  1. كه در سوره هاى توبه:۱۱۲ ; احزاب:۳۵ و مؤمنون ، آيه ۱-۹ بيان شده است
  2. ونبئهم عن ضیف ابراهیم، اذ دخلوا علیه فقالوا سلاما، قال انا منکم و جلون قالوا: لا توجل، انا نبشرک بغلام علیم قال: ابشر تمونى على اءن مسنى الکبر، فبم تبشرون؟ قالوا بشرناک بالحق فلاتکن من القانطین. وامراته قائمة، فضحکت، فبشرناها باسحق، و من وراء اسحق یعقوب، قالت یا ویلتى ءالدوانا عجوز و هذابعلى شیخا؟ ان هذا لشىء عجیب، قالوا اءتعجبین من امراللّه؟ رحمت اللّه و برکاته علیکم اهل البیت ، انه حمید مجید. ترجمه: [به آنان خبر ده از میهمانان ابراهیم ، آن‌ زمان که نزد او آمدند و سلام گفتند، ابراهیم (چون دید غذا نخوردند پنداشت دشمن او هستند) گفت: ما از شما بیمناکیم، گفتند: نه، نترس که ما تو را به فرزندى دانا بشارت می‌دهیم، گفت: آیا مرا که پیرى مسلطم شده بشارت می‌دهید به چه بشارت میدهید؟ گفتند به حق بشارتت می‌دهیم، زنهار که از نا امیدان مباش. همسرش ایستاده بود، چون این گفتگو شنید بخندید، ما او را به اسحاق و از پس اسحاق به یعقوب بشارت دادیم، گفت: اى واى، آیا من بچه مى آورم، با این که پیره زالى هستم، آنهم پیر زالى که در جوانیش نازا بود؟! و شوهرم پیرى فرتوت است، این بشارت چیزى است عجیب؟! گفتند: آیا از امر خدا تعجب مى کنى؟ رحمت خدا و برکات او شامل حال شما اهل بیت است و او حمید و مجید است.]
  3. (بقره:229)

پانویس[ویرایش]

  1. جمعی از محققین، «آیه ابتلای ابراهیم (علیه السلام)»، دانشنامه کلام اسلامی.
  2. جمعی از محققین، «آیه ابتلای ابراهیم (علیه السلام)»، دانشنامه کلام اسلامی.
  3. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان.
  4. قرائتی، تفسیر نور.
  5. قرشی، قاموس القرآن.
  6. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان.
  7. جمعی از محققین، «آيه ابتلاى ابراهيم (عليه السلام)»، دانشنامه کلام اسلامی.
  8. طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۲۰.
  9. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۲۷۰.
  10. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۲۹۲.
  11. طبری، تفسیر الطبری: الجامع البیان عن تاویل القرآن، ۶۰۸.
  12. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۲۷۰.
  13. جمعی از محققین، «آيه ابتلاى ابراهيم (عليه السلام)»، دانشنامه کلام اسلامی.
  14. سبحانی، منشور جاوید، ۴:‎ ۲۷۳.
  15. قرائتی، تفسیر نور.
  16. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان.
  17. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان.
  18. طوسی، تلخیص الشافی، ۱:‎ ۷۲.
  19. قرائتی، تفسیر نور.
  20. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان.
  21. جمعی از محققین، «آيه ابتلاى ابراهيم (عليه السلام)»، دانشنامه کلام اسلامی.
  22. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان.
  23. جمعی از محققین، «آيه ابتلاى ابراهيم (عليه السلام)»، دانشنامه کلام اسلامی.

منابع[ویرایش]


This article "آیه ابتلای ابراهیم" is from Wikipedia. The list of its authors can be seen in its historical and/or the page Edithistory:آیه ابتلای ابراهیم. Articles copied from Draft Namespace on Wikipedia could be seen on the Draft Namespace of Wikipedia and not main one.

Page kept on Wikipedia This page exists already on Wikipedia.


Read or create/edit this page in another language[ویرایش]